شب یلدا شب بزم و سرور است!

 

آغاز ولایت آقا صاحب الزمان(عج) بر همگی مبارک

 

یلدایتان خجسته

 

ساده ترین راه!

 

در کودکی همیشه فکر میکردم شبها کسی زیر تختم پنهان شده است.

نزد پزشک اعصاب رفتم و مشکلم را گفتم: روانپزشک گفت: فقط یک سال هفته‌ای سه روز جلسه ای 80 دلار بده و بیا تا درمانت کنم. شش ماه بعد اون پزشک رو تو خیابان دیدم. پرسید، چرا نیومدی؟ گفتم، خُوب، جلسه‌ای هشتاد دلار، برای یک سال خیلی زیاد بود. یه نجّار منو مجانی معالجه کرد. خوشحالم که اون پول رو پس‌انداز کردم و یه وانت نو خریدم.

پزشک با تعجّب گفت، "عجب! میتونم بپرسم اون نجّاره چطور تو را معالجه کرد؟ گفتم: به من گفت اگه پایه‌های تختخواب را ببُرم؛ دیگه هیچکس نمی‌تونه زیر تختت قایم بشه!

گاهی ساده ترین راه بهترین راهه.

حلول ماه ربیع الاول بر همگی مبارک!

 

السلام علیک یا علی ابن موسی الرضا!

 

آجرک الله یا صاحب الزمان(عج)

 

فرا رسیدن سالروز رحلت جانگداز پیامبر رحمت(ص) و شهادت آقا امام حسن(ع)

را خدمت همگی تسلیت عرض میکنم.

برای هم دعا کنیم.

ادامه ...همدلی.... 2

 در دنیایی که بد باشی  کسی چشم دیدنت رو نداشته باشه محکومی به سرکوفت خوردن درستم هست 

و اگه خوب باشی دیگران دوستت بدارند باز محکومی که چرا دوستت  دارند؟؟چرا؟

مُرده پرستی شده عادت واسه ما ادما..روزیکه که مُردی نیازی نیست بد باشی یا خوب

همان مردم تو رو بجایگاهی میرسونن که...........

بازم سلام

 قبلا عرض کرده بودم که ماها از عناصر چهارگانه آب"باد"خاک"اتش هستیم" همینطور

خلطهای چهارگانه نیز از چهار نوع مزاج متنوع که عبارت میشه از: گرم " سرد"تر"خُشک"

دقیقا هر کدام از این چهار مایع اساس تشخیض پزشکی رو بهانه میشن تا بدرستی

تشخیص داده بشه" و گفته بودیم جمع آن اخلاط: خون "سودا"صفرا"بلغم" هستند

یوقتهایی بهمین دلیل بجای طب سنتی به طب اخلاطی مبدل(تعبیر) میشه" و هر کدام

از خلطهای نامبرده" طبع و مزاجهای چهارگانه رو تشکیل میدن" تصور کنید هر کدوم از

همین طبع ها نماینده ما در چهار فصل سال هستند" یاد اوری کنم :(کمی دقت کنید

میبینید هر کدام از ما مخصوصا تو یکی از فصول سال بیشتر بیماریها ما رو احاطه

میکنه)"حالا کدامیک از طبع ها که ماها یکی از اونها رو شامل میشیم":"بهار"دَم"گرم

و تر"مثل باد "// تابستان"صفراء"گرم   و خشک"مثل آتش"//پاییز"سودا"سر و خشک"

مثل خاک"//زمستان"بلغم"سرد و تر"مثل آب"// در پزشکی طب سنتی عنصر موادی

که دارای خواص یکسان باشه نامیده میشه" برخلاف علوم تجربی که ماده تجزیه

ناپذیر رو عنصر مینامند".. بهر حال" بهتره کمی از خلط بدونیم" خود خلط به دونوع

هستنش خلط بد و خلط خوب و سازنده" دقیقا از فضاهای میان تهی بدن ساخته

میشن و جای اصلیش در رگهاست"فضای میان تهی مانند: جگر"ریه"سپرز(طهال)و

زَهره و معده"و از غذاها ساخته میشه"خلطهای خوب در بدن میمانند و خلطهای بد

بهرطریقی از بدن خارج میشوند" وقتی شما یه سرماخوردگی ساده دچار میشید

میبینید که: خلطهای مضر از طریق دهان و بینی و حتی مدفوع نیز دفع میشه" این

یعنی بدن بطور سیستماتیک اونو نمیپذیره و خارجش میکنه" بعضی از افراد با خوردن

مشروبات الکلی جسم و تنشون رو گرم میکنن در صورتیکه فقط مغزشون تشخیص

میده گرم شدند" بهمین دلیل جسم فورا واکنش نشون میده و با قی (استفراغ)کردن

و حتی اسهال اونو به بیرون میریزه" اون مقداری که در بدن باقی میمونه تولید عفونت

کرده که ما اونو بصورت داغ شدن بدن و تب کردن تشخیص میدیم"اسمش پس مانده

خلطهای فاسد و لزج هستش" از اصل دور نشیم":

پس متوجه شدیم هر کدام از ما یکی از عناصری رو دارا هستیم بنام"آتش"باد"خاک "آب"

و خاصیت این چهار عنصر نیز"گرمی و سردی و تری و خشکیست"اینها نیز دقیقا مرتبط

هستند با چهار مایع در بدن انسان"باز یادآوری میکنم: خون که گرم و تر بوده"بلغم که

سرد و تر بوده" صفرا که گرم و خشک بوده"و سودا که سرد و تر بوده" دقیقا دخالت این

چهار مایع درتمامی حالات بدنی ما"با علائم و بهم خوردنش بما میگه ایا سالم یا

بیمار هستیم" تشخیصش خیلی سخت نیست" هر گاه این چهار مایع"بنسبت

طبیعی و متعادل با یکدیگر در بدن وجود داشته باشن بدن ما سالمه"وحال اگر یکی

از این مایع ها یا چند تاش از نظر کمی"نسبت به سایر اخلاط یا از نظر کیفی حتی"

تغییر کنند ما بیمار هستیم" خب چطوری تغییر میکنه و بهم میریزه؟ چند چیز باعث

اختلال اینها میشه من عرض میکنم خودتون تحقیق کنید"توسط تنفس در هوای

ناپاک"توسط سوءتغذیه"یعنی بد غذا خوردن و غذای بد خوردن"و شدت هوای

بیش از اندازه گرم و ناپرهیزی یعنی چی؟ یعنی اینکه در هوای داغ بخوای فرضا اب

یخ بخوری"خراب کردن کار فقط یکدقیقه اما حل کردش ماه ها طول میکشه" در

اینصورت هستش که: یا دیر از بدن دفع میشه" یا بعلت تراکم فضولات در بدن جسم

و روح و بقیه اخلاط رو بیمار میکنه بهمین راحتی" بعدشم ساختمان طبیعی بدن مون

تغییر پیدا میکنه که مجبور میشه خود بدن مواد مختلفی در خودش ترشح کنه"و مغز

با فرامین خودش اون دستورات رو بکجا میبره؟افرین" دقیقا مانند چراغ آمپر جلوی

داشبورد ماشینمون وقتی  اب جوش میاره وقتی فشار روغن کم میشه وقتی دینام

از کار میفته دیدین که فورا پشت آمپر چراغ مربوطه روشن میشه  و بهمون اخطار

میده"اما این اخطار رو در بدنمون کجاها میتونیم ببینیم؟ کافیه وقتی از خواب بیدار

میشید یه کوچولو دقت کنید با اینکه تورختخوابتون هستید فورا میتونید بفهمید امروز

سالم هستید یا خیر چطوری؟ اب دهانتان رو کمی مزه کنید" فقط میتونه یکی از

این چهار طعم رو داشته باشه: شور"شیرین"ترش"(گس)یا بیمزه" دهان ما باید

تمام این مزه ها رو بطور یکسان در خودش داشته باشه همینکه تشخیص دادی

یکی از مزه ها بر دیگری بیشتره فورا یه ازمایش بدین و بحتم پیگیرباشید: لابد

شما بارها رفتید دکتر ازتون خواسته مزه دهانتون چطوریه" دقیقا واسه همینه"

یاد اوری کنم که یچیزهایی عذرشون موجه هستند که از این دستورات پیروی

نمیکنن و این بینش شامل حالشون نمیشه اون چیه؟ زنی که بار دار باشه"زمانیکه

جنین شکل میگیره مزاج بچه در شکم باعث میشه بتوسط ناف شریک مزاج مادر

بشه" شخصی که شکستگی استخوان یا زن و مردی که پوکی استخوان داشته

باشن..چون بدن بطور عریزی تمام قوای خودش رو میبره بسمت ساختن گلبولهای

سفید و دفاعی بدن...فراموش نکنید جسم افراد در سنین مختلف نیز شرط و

گواه تشخیص عیب خواهد بود"اما در کل:همانطوری که براحتی و ساده و روان خدمتتون

عرض کردم هم مطلب رو بخونید و نشانه هاش رو در خودتون جستجو کنید اما قول

بدید که خیلی حساس نشید" چون فرد سالم سالم سالم وجود نداره که روزی از خواب

بیدار شه یکی از مزه ها رو تشخیص نده".بهر حال بارها شده دچار سرماخوردگی بشید

صبح دهانتون تلخ تلخه" و این یعنی اخلاط جسمتون در حال تکاپو هستند واسه

درمانتون"..خب دوستان الان مونده مهمترین چیزی که باید خدمتتون عرض کنم اون

چیه؟ یکی میپرسه از کجا بدونم طبع من چیه؟ از کجا بدونم عنصرم آب یا خاک یا

باد و یا آتش هستش" و....و... این رو تا جاییکه تشخیصش اسون باشه در سری

بعد خدمتتون عرض خواهم کرد اما اصل شناخت عناصر راه های دیگه ای وجود داره

و تخصصیه که شخصا باندازه توانم در خدمتتون خواهم بود ...

=======

در مورد محلل برای جسم

 نضج اخلاط.." نیز خواهم گفت

بابای

السلام علیک یا ابا عبدالله

 

فرا رسیدن اربعین سرور و سالار شهیدان حضرت امام حسین(ع) را به همگی تسلیت عرض میکنم.

ادامه ...همدلی....درخواست

 

کمی صبر و حوصله کنید مانند داستان این مطلب رو بخونید..لطفا..

قبل از هر چیزی بهتره بدونیم هدف از دانستن اخلاط چهارگانه که

قبلا عرضکردم چیه؟

همه ما انسانها و کل موجودات از غذاهاییتناول میکنیم که

حیات به ما اهدا شود. 

 

" چه بسا با آنکه اشرف مخلوقات هستیم اما قدرت و صاحب

کائنات حسی در بطن حیوانهای صامت قرار داده که در نوع ناطق

کمتر میشه دید.

 

" به کرّار دیده ایم حیوانهایی که: بعضی از غذاها رو نمیخورند همین

که با حس شامه خود بو میکشند فورا سر برمیگردونن.

این همون قدرت کائنات هستش که بهش فرمان میده نباید بخوری"

اما چون ما انسانها مختار هستیم همین اختیار باعث میشه گاهی

غذاهای ناباب رو در اثر هوا و هوس میخوریم  به همین دلیل باعث

بیماری ما میشه"...

 

بهر حال: بذار بطور خلاصه اشاره کنم چطور میشه خون در بدن

ساخته میشه" چی باعث گرم شدن بدن میشه؟

چرا ما ترش میکنیم؟ چرا اب دهان بیرون میریزیم"؟ و چراهای

دیگر...

 

تصور کنید هنگامیکه لقمه ای بدهان وارد میکنیم چه بر سر این

لقمه میاد..چگونه تمام این دستورات بطور ناخوداگاه کار میکنند و

دستگاه گوارش ما بر اثر ترشهات و گرما اونو خرد کنه بپزه و

جوشیده بشه.تا باعث نیروی رشد ما بشه و اونو تبدیل به پوست

و گوشت و خون و استخوان بکنه .

 

کمی فکر کنید متوجه میشید هر چیزی که جوشیده بشه ضایعاتی

بجا میذاره.دقت در همین امر یعنی دوری از بیماری ها.

 

"یک لقمه رو که وارد دهان میکنیم دنبال کنیم:

هر غذایی که وارد دهان میشه توسط فکها و دندونها جویده میشه

این کار بر اثر گرمای دهان که محصولی از گرمای بدن هست و

ترشحات و عمل انزیمها بوجود میاد..

تا همینجا هضم صورت گرفته بهشهضم اول میگن

 

 غذا رو قورت میدیم که مستقیم وارد معده میشه" در اونجا

بر اثر گرمای معده و تولید اسید.. سودا  آنرا مجددا میجوشونه"

تا همینجاشو میگن: هضم دوم".

همون لقمه اینجا تبدیل به نیمه مایعی شده  که بهش

عصاره جوشیده میگن" معده این جوشیده رو میفرسته واسه کبد

 

" یه بخشی از غذا در روده رسوب میکنه عصاره اصلی باقی میمونه

و مابقی  که از طریق ادرار و مدفوع وفع میشه

 

" خب عصاره اصلی ما توسط کبد اونو بیشتر میجوشونه

تا تبدیل به خون تازه بشه" اتفاقا همینجاست که داخل خون تازه

حبابهایی ریز پدید میاد که در خون بطور شناور هستش بهش میگن:

زرداب صفرا"

تازه این فرایند ادامه پیدا میکنه بخشی از این زرداب سخت

و خشک میشه که بهش میگن: سودا...گرمایی که کبد داره برای

جوشاندن قسمتهای غلیظتر باقی مانده که بهش

خلط میگن کافی نیست"

 

چکار میکنه؟ تمام این اجزا  رو به ریه ها و شریانها میفرسته"

که اونجا گرمای طبیعی باز اونو شروع

به جوشوندن میکنه تا همینجا این روند و فرایند رو میگن: گوارش.

."که اتفاقا در همینجا نیز خلط تولید میشه"

در این مرحله قدرت و نیروی رشد بدن اونو

تبدیل به گوشت میکنه" همینطور بخشهای غلیظ ترش رو تبدیل به

استخون میکنه" در اینجاست که یه بخشی از اون که برای بدن نیاز

نباشه یا بدن نتونه ازش استفاده کنه مواد فرعی یا زائد میگن و دفع

میشه چطوری؟عرق کردن" مخاط" بزاق" و اشک بیرون میزنه" پس

باقیماندهای که در بدن بجا مونده اسمش غذای مطلق هستش"

یعنی همچین غذایی وقتی در بدن جای بگیره"

بدن متغیر نمیشه حالاتش" یا واکنش نشون نمیده" اون رو به فعل

خودش در میاره و دقیقا سازگار بدن هستش که براحتی اونو برای

سوخت و ساز تن مهیا میسازه"که جزوی از بدن یا عضوی از بدن رو

بسازه"

دیدید که دیدن خدا اونقدر ها هم سخت نیست" فکرشو بکن چه

مسیری رو یک لقمه طی کرده چند بار به چند روشی جوشیده شده

تا برای ما جون  یا خون بسازه"

 

که در علوم طب غریبه بهش میگن:

غذای مطلقی که باعث حفظ حرارت و قالب برکیفیت باشه"

تا بتونه مانند سنسوری گرما و سرما و فشارهای اقسام درونی

رو کنترل و فرماندهی کنه"...

 

تا اینجا رو عرض کردم چند بار بخونید از بر خواهید شد...

 

به مرور واستون خواهم نوشت که چه غذایی برای چه عناصر

چهارگانه ای نیازه که به راحتی هم

تولید گرما سرما سودا صفرا خلط میکنه"

و چه غذایی براش مضره...

بعدش علائمی که بدونید خود شما و بدنتون از کدوم عناصر واخلاط

دستور میگیره

فعلا بابای

یکدلی ...همدلی..

شما اگه ارشیوم رو ورق بزنید متوجه میشید  روزهای اول وبلاگ" قرار بر این بوده که: در مورد

عناصر چهارگانه حرف بزنم متاسفانه همون زمان بودند و نذاشتند کسانیکه من حق مطلب رو

ادا کنم"فی الفور حاضر میشدند و منو به دعا نویسی محکوم میکردند" اشکالی نداره دعا نویسی

هم جرم نیست اما منظور اصلی من چیزی دیگه بود.حال امیدوارم دوستان نیز همراهی کنند

بحتم چیزی دستگیرشون خواهد شد که بدرد سلامتیشون بخوره"

دوستان در کامنتشون ابراز داشتند و تمایل دارند بیشتر در مورد عناصر (باد)خاک)اب(اتش) حرف

بزنیم چرا که نه؟ بشرطیکه گام به گام با ما همراه باشید..اگر کمی دقت کنید متوجه خواهد شد

که این چهار عنصر مستقیما به عناصر اربعه ربط پیدا میکنه" منظور همان:اخلاط اربعه:

( صفرا ) (بلغم) (سودا)(خون) همینطور به چهار طبع یعنی: گرم و خشک(گرم و تر) سرد

و خشک و (سرد و تر) و مزه های دهان: ترش ( شور) شیرین (تلخ) و در اخر  رنگ زبان:

زرد(قرمز)سفید(سیاه).. کافیه اول بخواین" ثانیا: دقت کنید خودتون رو بیشتر بشناسید تا

دچار بیماری نشید انشالله.. چرا که هیچ دشمنی خطرناک تر از سیستم دفاعی بدن خودتون نیست

که شما رو از پا در میاره" در صورتیکه ماها فکر میکنیم تا میتونیم باید گلبولهای سفید رو تقویت

کنیم.اره" قوی میشه اما کافیه یه غذای نابجا خلاف طبع مون میل کنیم اونجاست که همون

گلبولها میفتن بجون خودمون اگه تمایل داشتید به دنبال کردن بفرمایید ادامه بدیم..

با سپاس.

**********  ****  *********

از زمانی که فرد شروع میکنه به شکل گرفتن در شکم مادر جهش ها اغاز میشن"گرایشها به

سمت عناصر چهارگانه اغاز میشه تا زمانیکه در جایگاه اصلی خودش قرار بگیره..

منظور از عناصر همان اب"باد"خاک" اتش" هستش":

هر کدام از این عناصر با طول موجهای خاص و فرکانسهای متغیری شکل میگیرن"

این نه ربطی به عقل و سواد و بینش داره"نه ژنتیک فقط عنصریست که در مداری از کائنات

و در چرخه ای جای میگیره" که این خودش بحثی جدا گانه دارد"

تا اینجا رو گفتم که بدونید انسانها بی دلیل همدیگر

رو پیدا نمیکنند"کسیکه پا باین دنیا میذاره هنوز ناقصه"همیشه دنبال یچیزی میگرده

انگار گم کرده ای داره خودشم نمیدونه چیه" اون گم کرده "همان شخص هم فرکانس

خودشه که با گردش ایام همدیگر رو پیدا میکنند"که اینجا اصلا فاصله معنایی نداره

میتونه از اُفقهای بسیار دور نیز باشه"بطور غریزی دریجایی از کائنات نوشته بودند

روزی بهم خواهند رسید وگرنه حیران و سرگردانند"

زمانیکه  این دو عنصرپهم رو پیدا میکنند تازه میشن دوست رفیق همدل همزبان

همدم شفیق یار  چه بسا هم شکل .و......

و...... اینجا مساله تصاحب کردن و مالکیت نیست چون عقل درش کارساز نبوده ....

زمانی عقل درش دخیل میشه که به همدیگه برسن و اگر بعد از رسیدن  به مرور زمان

از هم فاصله بگیرند بدون شک همان عقل باعث فاصله میشود نه عنصر"

اما اگر عقل و تصاحب کردن و حسادت درش دخیل نشه"

ازحرفهای هم ارامش میگیرند در اوج دلتنگیها کلامشان در سقف قلبشان بتخت میشینه"

نیازی نیست در کنارش باشی دستش در دستانت باشد که محکوم به محرم و نامحرم شوی"

خواسته یا ناخواسته همدیگر را مرور میکنند  خوشحال میشوند دلتنگ هم میشوند"

از هم خاطره میسازند" کسیکه  با این اشخاص هم فرکانس نباشه بحتم اونها رو دیوانه

میخونند"

تا اینجا رو بطور فشرده عرض کردم که

بدانیم هیچ حضوری  در دنیا اتفاقی نبوده و نیست" بهمین دلیل به زور

"نه میتونی خودتو تو دل کسی جای کنی و نه عنصری رو از عنصری دور بسازی

چون این وسط خودمون خواهیم سوخت نه دیگری"...

این از الطاف و برکات دنیای کائنات هستش". اگه فرصت شد بیشتر در این مورد

عرض خواهم کرد...

والسلام.

( اگه زندگی اسوده میخواید بی دلیل بکسی بال و پر ندید مگر اینکه لایقش باشه

" کسیکه قدرت بزرگ شدن نداره بزرگش نکنید چون بقدری بزرگ میشن که

نه خودشون رو میبینند نه دیگران رو..)