ياد اوري

 

سلام دوستان خوبم"

گاهي اوقات بد نيست يه چيزهايي رو بخودمون ياداوري كنيم.

من شخصا بدفعات ديدم بعضي از دوستانمون دلشون خواست پست رمز دار بنويسن"

لابد  دلش ميخواد فقط يه عده معدودي رمزشون رو داشته باشن خب تا اينجا درست.

اما اشكال كار در كجاست" خب عزيز دلم وقتي ميبيني يكي پست رمز دار مينويسه

و به تو رمز نميده لابد لايق نبودي كه نداده اين دليل نميشه از من خواهش بيجا بكني كه

تو رو خدا رمز فلاني رو داري بهم بدي؟يا از خود طرف دلگير بشي "قبل از هر چيزي از دوستان

خواهش ميكنم كسانيكه با اعصاب درب و داغون و خراب -

در همچين شرايطي قرار گرفتند فورا روي ديدگاه هاي خودشون كار كنند و كردار خودشون رو

ارزيابي كنند تا اشكال برطرف بشه.پيله بيجا كاري رو از پيش نخواهد برد.

سعي كنيد خودتون مورد اعتماد ديگران شويد نه اينكه از اعتبار ديگري سوء استفاده كنيد.

چيزي پيش نيومده ها ..فقط خواستم ياد اوري كرده باشم. موفق باشيد.


خواص اعجاب آور سنگ نمک!

 

نمك در هر دو نوع به دست آمده از آب دریا و سنگ نمك، از دیرباز در یونان باستان به عنوان یكی از مواد غذایی سودمند برای هضم غذا و دفع مواد زائد بدن شناخته شده و به كار رفته است. شاید به همین خاطر است كه گمان می‌رود از ابتدا نمك اساساً به خاطر خواص درمانی‌اش مورد توجه قرار گرفته است. تركیبی از نمك، آب و سركه به عنوان یك ماده تهوع‌آور مورد استفاده قرار می‌گرفته است. مصرف تركیبی از شیرگاو و آب‌نمك به نسبت دو به یك هنگام صبح و با معده خالی به عنوان دارویی برای لك‌های پوستی به كارگرفته شده است. هیپوكراتس Hypokrats طبیب یونانی همچنین به خواص استنشاق بخار آب‌نمك اشاره كرده است كه برای امراض تنفسی سودمند تشخیص داده شده بود. طبق آخرین تحقیقات علمی، بلورهای درخشنده نمك به عنوان یكی از منابع مولد طبیعی یون (ذرات باردار) شناخته شده‌اند. وقتی خورشید به این سنگ‌ها می‌تابد در آن انرژی خاصی تولید می‌شود. حتی وقتی حرارت خورشید به بلورهای نمك نیمه شفاف هم می‌افتد چنین انرژی طبیعی تولید می‌شود. اگرچه این فرآیند یونیزاسیون به چشم دیده نمی‌شود ولی بدون هیچ تغییری در كیفیت كریستال نمك، میلیون‌ها بار این امر اتفاق می‌افتد. این درست مانند فرآیندی است كه توسط برگ‌های به وجود می‌آید چرا كه از یك طرف دی‌اكسیدكربن خطرناك جذب گیاه شده و از سوی دیگر اكسیژن حیات بخش تولید می‌شود بدون اینكه صدمه‌ای به حیات درخت یا گیاه بخورد. كریستال نمك یكی از معدود مواد معدنی یا مینرال‌هایی Minerals است كه ساختار اتمی آن الكتریكی است تا مولكولی، به هر جهت همین ویژگی كریستال نمك می‌تواند از حالت بلوری دائماً به شكل مایع و بر عكس تغییر حالت دهد. چنین یونیزاسیون طبیعی شارژ الكتریكی به وجود ‌آورده جذب بدن انسان می‌شود كه در نتیجه منجر به آرامش، قدرتمندی سیستم دفاعی بدن، قلب، غدد فوق كلیوی و تیروئید می‌شود.

به خاطر همین خاصیت بلور درخشنده نمك است كه فضای اتاق با تبادل یونی به وجود آمده خنثی می‌شود. به علاوه می‌توان گفت كه رنگ های مختلف سنگ نمك خواص التیام بخش جالبی از خود بروز می‌دهند. خواص درمانی سنگ بلورهای نمك روی پوست اثرات خوبی دارد. آزمایش‌هایی كه بر روی كودكان انجام شده نشان می‌دهد كودكانی كه با مشكل و حتی بیماری كم تحركی مواجه هستند پس از آن كه یك هفته در معرض بلورهای درخشنده نمك قرار گرفته‌اند اندك‌اندك مشكل‌شان حل شده است و بعد از برداشتن بلورهای درخشان این مرض دوباره به سوی آنان بازگشته است.

چراغ نمكی بر خلاف سنگ نمكی كه همیشه دیده‌اید و به خاطر دارید، بافت نیمه بلورینی دارد كه می‌تواند نور را منتشر كند. زیرا در مراحل شست و شو، مواد آهكی، گوگردی و ماسه‌ای آن از بین رفته است در غیر این صورت قادر به پرتوافشانی نخواهد بود. البته این چراغ فقط در زمانی كه لامپ درونی آن روشن است می‌تواند خواص خود را منتشر كند و به هنگام تاریكی و خاموشی فاقد هرگونه خاصیتی است.

"چراغ‌های نمكی زیباتر از آنی هستند كه تصورش را می‌كنید."

چراغ‌های بلور نمك SCML(Salt Crystal Medicated Lamp) ساخته شده از همان سنگ نمك طبیعی است كه قدمت آن به بیش از 100 میلیون سال می‌رسد و در مناطقی از اروپا و آسیا از عمق 800 متری زمین استخراج می‌شود.

اشتباه نكنید، نمكی که از آنان صحبت می‌شود همان نمك خوراكی است. همان نمكی كه در آشپزخانه‌ها پیدا می‌شود و طعم دلخواه شما را به غذا هدیه می‌كند و سن‌تان كه از ... گذشت، پزشك معالجتان، شما را از مصرف این گرانبهاترین ادویه دنیا منع می‌كند. منتها این بار نه در ظرف‌های كوچك و به شكل دانه‌های كریستالی، بلكه به صورت توده‌ای نامنظم كه در هیچ ظرف با اندازه‌های استاندارد جا نمی‌گیرد و با زوایا و گوشه و كناری كه آن را بی‌نظم و ترتیب جلوه‌گر می‌سازد، در مقابل نگاه شما قرار گرفته است. راستی ... با یك تفاوت ویژه ... این توده نمكی، جادویی است. كافی است سیم باریكی را كه از دل توده نمكی، گریخته به پریز برق وصل كنید ... شما صاحب یك توده نمك جادویی هستید كه می‌تواند به دلخواه شما به رنگ‌های سبز، قرمز، سفید، آبی و زرد نور افشانی كند ...

چگونگی تولد این ایده

سنگ نمك دراسترالیا، چین، كشورهای عربی و اروپا با كاربردهای تزئینی و درمانی مورد استفاده قرار می‌گیرد. دانشگاه نیوساوت ولز در شهر سیدنی استرالیا هم خواص درمانی سنگ نمك را تأیید كرده است. مشاهده كاربری متفاوت سنگ نمك با آنچه كه سال‌ها در ایران رایج بود و سنگ نمك صرفاً به عنوان یك ماده خوراكی مورد استفاده قرار می‌گرفت، ما را به اندیشه ساخت چراغ‌های نمكی راهنمایی كرد. این كه متوجه شدیم خوشبختانه از بابت معادن سنگ نمك در كشور با فراوانی مواجه‌ایم و می‌توانیم در ارومیه، گرمسار، ورامین، آذربایجان‌غربی و سمنان به این معادن دسترسی داشته باشیم، دریافتیم كه هزینه حمل و نقل قطعات سنگ حتی از دورترین معدن، بسیار ارزان‌تر از دیگر كشورها خواهد بود. در حال حاضر یك قطعه 12×12×12 سانتی‌متر مكعب سنگ نمك در كانادا به قیمت 150 دلار به فروش می‌رسد در حالی كه قطعه سنگی با همین ابعاد در ایران می‌تواند قیمتی حدود 20 هزار تومان داشته باشد.

درباره چگونگی ساخت چراغ‌ها

سنگ‌های نمك پس از استخراج از معدن به مراكز فروش یا كارخانجات حمل می‌شوند. در مرحله سرند كردن و تفكیك قطعات، قطعاتی كه شكل‌های زیباتری داشته و با اندازه‌های مورد نظر همخوانی داشته‌باشند را جدا می‌كنند، سپس توده‌های نمك را كف تراشی كرده تا قابلیت قرار گرفتن بر روی پایه را به دست آورند. داخل توده نمك حفره‌ای ایجاد می‌كنند تا بتوان لامپی را در دل سنگ جا داد كه بسته به ارتفاع و ضخامت سنگ، این سوراخ هم عمیق‌تر خواهد بود. سپس سنگ شسته شده و به مرحله‌ای می‌رسد كه بتواند نور را از درون خود منتشر كند. البته در خارج از كشور، سنگ نمك در مواردی پولیش و پرداخت می‌شود تا نمای زیباتری پیدا كند. عملیات پرداخت سنگ، هزینه بالایی دارد ضمن آن كه احتمال خرد شدن سنگ در هنگام پرداخت، بسیار بالا  هم وجود دارد.

اعتقاد برخی بر این است كه خواص طبیعی سنگ بر اثر پولیش از بین می‌رود.

با دانستن چنین مواردی، همه ما حاضر نیستیم تا چنین طبیعت زیبا را به خانه یا به محل كار ببریم. بهر جال اگر روزی تصمیم گرفتید که از نمک استفاده کنید می‌توانید یك چراغ نمكی با نور قرمز، آبی، زرد، سفید و یا سبز داشته باشید، آن وقت به وضوح شاهد انتشار خواص روان شناسانه رنگ‌ها خواهید بود.  دامنه و طیف نورها به ترتیب از نور سفید، زرد، قرمز، سبز و آبی رو به كاهش می‌گذارد. ضخامت و ارتفاع سنگ‌ها به ما می‌گوید كه هر توده سنگ نمك با كدام نور، جلوه بیشتری دارد و كدام نور را بهتر از خود عبور می‌دهد. پس برای توده سنگی با ارتفاع و ضخامت بالا، نور آبی مناسب نیست چون از پایین‌ترین طیف نوری برخوردار است و باید از نور قرمز یا زرد استفاده كرد. متاسفانه تنوع لامپ‌های رنگی كه در ایران وجود دارد از وسعت همین چند رنگ فراتر نمی‌رود ضمن آن كه این لامپ‌ها باید هر چند وقت یکبار تعویض شوند زیرا بر اثر استفاده در مدت پنج یا شش ماه، رنگ واقعی خود را از دست می‌دهند. در نهایت، سلیقه مشتری است كه كدام رنگ را ترجیح می‌دهد ...»

«از آنجا كه جوینده یابنده است با هدف ایجاد فرهنگ آشتی با طبیعت، همه مردم بدانند كه سنگ‌ها هم قادر به پرتوافشانی هستند و می‌توانند با همان شكل طبیعی و نامنظم خود در منزل ما جایی پیدا كنند. سنگ‌ها می‌توانند احساسات ما را درك كنند، اضطراب را از ما دور كنند، با ما حرف بزنند و ما را به عالم تخیلات ببرند و انرژی لازم را به ما بدهند ضمن آن كه در مجاورت با سنگ‌های نمك، انگار كه شما در كنار دریا زندگی می‌كنید انرژی لازم از محیط را به دست خواهید آورد. اگر صاحب خانه‌ای در نزدیكی دریاچه ارومیه باشید پس از مدتی متوجه می‌شوید كه در اثر ساطع شدن نمك از دریاچه پوست شما شورمزه شده است. این ویژگی در مورد این چراغ‌ها هم صادق است. چنانچه تعداد زیادی از این چراغ‌ها در خانه داشته باشید، پس از مدتی دور لب شما شورمزه خواهد شد. در اثر روشنایی چراغ و ایجاد گرما، سنگ تصعید شده و نمك سنگ همچون آب دریا كه تبخیر و در فضا منتشر می‌شود، از طریق پوست جذب خواهد شد. چراغ‌های نمكی كه هر كدام بین 5 تا 30 كیلو وزن دارد، در اثر مجاورت با هوا، سالی یك میلیمتر از عمر خود را از دست می‌دهد. جالب است بدانید برای کسانیکه خوردن نمک بر ایشان زیان‌آور است در صورت قرار دادن چراغ‌های نمکی در محل زندگی نمک مورد نیاز آنان توسط چراغ‌های نمکی تامین می‌شود.

بلورهای درخشنده نمك با خاصیت یونیزه كردن خود به بهبود كیفیت هوای اتاق‌ها كمك کرده و هوای تنفسی را از آلودگی جرم و دود سیگار پاك می‌كنند. وقتی كریستال درخشان نمك نزدیك تلویزیون و یا نمایشگر رایانه است، روی خواص الكترومگنتیكی آن تأثیر می‌گذارد، همچنین بیش از 80 درصد تشعشعات منتشره ناشی از تجهیزات الكتریكی نظیر پارازیت، كامپیوتر، تلویزیون و دستگاه‌های رادیولوژی را كاهش می‌دهد. مغز ما به صورت عادی امواجی با سرعت هشت هرتز تولید می‌كند. در حالی كه امواج تولید شده توسط این وسایل بین 160-100 هرتز است. می‌بینیم كه بدن در معرض امواجی با اندازه‌ای تا 20 برابر معمول قرار می‌گیرد. که نتیجه آن عصبی شدن، بی‌خوابی یا كم‌خوابی و از دست دادن تمركز یا ضعیف شدن آن است. به علاوه، جریانی از رادیكال‌های آزاد هم به وجود می‌آید كه در بدن می‌تواند منجر به ایجاد سرطان شود. بلورهای درخشان نمك، یون‌های منفی را می‌گیرد و یون‌های مثبت تولید می‌كند. وقتی بلور درخشان نمك گرم می‌شود، رطوبت هوا را جذب می‌كند و به همین خاطر سطح روی بلور نمناك می‌شود. به این ترتیب زمینه لازم برای یونیزه شدن ایجاد می‌شود. به خاطر همین خاصیت بلور درخشنده نمك است كه فضای اتاق با تبادل یونی به وجود آمده خنثی می‌شود. به علاوه می‌توان گفت كه رنگ‌های مختلف سنگ نمك خواص التیام بخشی جانبی از خود بروز می‌دهند. خواص  درمانی سنگ بلورهای نمك روی پوست اثرات خوبی دارد. آزمایش‌هایی كه بر روی كودكان انجام شده نشان می‌دهد كودكانی كه با مشكل و حتی بیماری كم تحركی مواجه هستند پس از آن كه یك هفته در معرض بلورهای درخشنده نمك قرار گرفته‌اند اندك‌اندك مشكلشان حل شده است و بعد از برداشتن بلورهای درخشان این حالت دوباره به سوی آنان بازگشته است.

"برخی از خواص بلورهای رنگی درخشان نمك را می‌توان به صورت زیر خلاصه كرد "

 بلور نارنجی: این نوع سنگ نمك احساس امن بودن را در انسان تقویت می‌كند و برای سیستم عصبی بسیار سودمند است. خلق و خو را آرام کرده، مزاج را مرتب و ادرار را آسان می‌کند.

بلور زرد: باعث فعال شدن پانكراس در بدن می‌شود و قوه ادراك عقلانی را افزایش می‌دهد.

بلور قرمز: جریان خون را تسریع می‌بخشد و همچنین باعث افزایش نیروی تحرك می‌شود.

بلور صورتی: حس همكاری و دوست‌داشتن را افزایش می‌دهد و در كل باعث می‌شود افراد احساساتشان را بروز بدهند.

بلور سفید: خاصیت پاك كنندگی و زدودن دی‌اكسیدكربن را در محل‌هایی كه به كار برده می‌شود، دارد.

بلور قهوه‌ای: به ایجاد یا تقویت حس تعادل در افراد كمك می‌كند.

با مطالب تحقیقی، علمی فوق همین امروز به فکر تهیه چراغ نمکی جهت قرار دادن در محل زندگیتان باشید تا از اثرات شگفت‌انگیز آن بهره‌مند گردید.

 

بي پرده و بي ريا..

 

هميشه شخصيتم با برخوردم فرق داشت باز هم همينطوره"

اما شخصيتم بخود من بستگي داره" ولي برخورد من به برخورد تو.

باور كنيد اكثر زن و شوهر ها همديگه رو دوست دارن و به زندگيشون

ادامه ميدن عاشق هم نيستند. ضمنا :

اين دوست داشتن گهگاهي اجبارا بوجود مياد"منظور از اجبار يعني: بخاطر فرزندشون

بخاطر ابروشون بخاطر پدر و مادرشون و بخاطر ترحمشون به همديگه"بارها تو همين وبلاگ

در همين موارد نوشتم اما كمتر بهش توجه شده دليلش:گذرا خواندن مطالب يا كمبود

وقت بوده گاها كساني هم بودند كه الكي يعني بصورت كشكي جا نماز اب ميكشند

وقتي چشمشون به اين طور مطالب ميخوره رگ غيرت نداشته شون گل مياد"فورا ميخوان

دين و خدا و پيغمبر رو ابزار قرار بدن كه دهنتون بسته بشه"اما چون اين پست اسمش

بي پرده هستش بايد گفته بشه"باور كنيد من خودم شخصا بيش از اندازه همسرم

رو دوست دارم دليلشم اين هست كه" به دفعات زمان درماندگيها باهام همدردي كرده

باهام خنديده و باهام اشك ريخته ياداور شوم شايدم دليلش اين باشه كه نكنه منو از

دست بده و بي پشت و پناه بشه البته خب اينم يك نظريه هست ديگه"دوسش دارم چون

مادر فرزندمه دوسش دارم چون عروس خانواده مون هستش" دوسش دارم چون پدر

و مادرم دوسش داشتن و...و...و...اما خيلي سعي كردم عاشقش باشم نتونستم

يعني موفق نشدم"سوژه فقط من نيستم ها بهم نخنديد راه دور رفتن هم نميخواد و

نيازي به كنكاش كردن هم نيست" واسه اينكه بدونيد همسرتون دوستون داره يا عاشقتونه"

كافيه چند روز بيشتر دقت كنيد"همينكه بيرون از خونه هستيد بهتون زنگ ميزنه قبل از

اينكه بپرسه حالتون خوبه يا نه فورا ميگه :كجايي!!!!اين يعني ابراز عشقش دروغه اين يعني

حسوده اين يعني مشكوكه و اين يعني ميخواد احساس خلع نكنه تو رو فقط يه نكيه گاه

ميخواد نه كسيكه بهش تكيه كني"هنگاميكه خونه بستگان خودش  مهمون ميشيد لبخند

ميزنه و شاد و شنگوله اما همينكه خانه بستگان شما نيومده غُر ميزنه و اگرم بياد بايد خون

 دل بخوري اين يعني عشق وجود نداره"همش كشك و دروغه..بهمين سادگي!!!!!اما ايا

چه زن باشه چه مرد  ميتونه بدون عشق زندگي كنه يا نه بايد بگيم هرگز هرگز و هرگز.

يعني اگه انسان باشه و حس پنجگانه اش بدرستي كار كنه نميتونه بدون عشق زندگي

كنه"بهمان اندازه كه براي تفريح و گردش رفتنش تو همكاري نكني حالا بهر دليلي"تنها

يا با دوستانش ميره كه جبران بشه" وقتي همسرت ميخواد بره خونه باباش اما تو راضي

نيستي بري اون تنها راضي ميشه بره"شك نكنيد براي هر كمبودي حتي كمبود عشق

نيز اقدام ميكند اصلا در اين مورد شك نكنيد.. نگيد همسر ما!!! هرگز امكان نداره" اصلا

به شخصيتش نميخوره"يا همسرم به من خيانت نميكنه.. تو فكر كردي خيانت به چي ميگن؟

بهمان اندازه اي كه رفتن به خونه باباش  تنهاش ميذاري اون تنهايي ميره همين يعني

خيانت"وقتي تو جمع مهموني واسه تعريف و تمجيد خودت همسرت رو خار و ذليل و

كوچك ميكني اين يعني خيانت" فقط نميدونم چرا تو جامعه ما همخوابي كردن با يك مرد

يا يك زن خيانت بشمار مياد!!!!ياد اور شوم چون اول قصه اسم خودم رو اوردم عرض

كنم"ايا خود من به شخصه وقتي نتونستم عاشق همسرم بشم" براي جبران يا جوابگوي

قلبم شدن رفتم بدنبال عاشق شدن؟ ايا اون فضاي خالي قلب من جايگزين پيدا كرده؟

بايد باز بي پرده عرض كنم اره كاملا درسته"اگر پيش خدا گناه باشه پس بنده خدا كه سهله

چرا بايد دروغ بگم"فقط خواهش ميكنم نه در مورد من و نه در مورد ديگراني چون

من شما قضاوت نكنيد"قضاوتي چون: پس تو گناه كار هستي" يا جسارتا بيناموس

هستي"يا پس شخص دوم رو براي كمبود و جبران خواستي و امثال اين جملات رو بذاريد

بحساب همان عاشق و معشوق چون خودشون عاقلتر از اين حرفها هستند كه طرف

مقابلشون رو درك كنند"نيازي به تعبير من و شما نيست"خيلي خوب فرق بين

نياز و نيايش رو درك خواهند كرد....هميشه براي اثبات حقايق يك شخص بايد قرباني

شود تا گفتنيها گفته بشه" فرض كنيد اينجا من قرباني همان بعضيها شوم" لااقل بگذار

گفتنيها گفته بشه شايد حرف من مرهمي براي قلب شكسته انها شود" گرچه

شكي ندارم اكثر كسانيكه در اين مورد مخصوصا منتقدانه برخورد ميكنند خود يكي از

قربانيان هستند فقط جرات بيان كردن حقايق يا همان اعتراف رو ندارن اشكال نداره"

بذاريد داخل پرانتز حرفي رو بگم"( از قديم گفته بودند بقدري تشريفات در زندگي

كار بدي هستش كه:لوازمي كه مورد نيازت نباشد خريدي منتظر روزي باش كه بايد

لوازم مورد نيازت را بفروشي)حالا شده كار خودمون" امروز اكثر كساني كه با حرف

من سرسختانه مخالفت ميكنند بدون شك وقتي در جايگاه امروز من قرار بگيرند همسرشون

رو طلاق نيز خواهند داد..بازم قربون خودم بشم كه اين حرفها رو معترفانه بيان

ميكنم اما طلاق ندادم...چرا اين حرفها رو امروز گفتم؟ به دو دليل" يك اينكه ياد بگيريم گفتن

حقايق و اعتراف كردن رو" و دوم اينكه ميخوام ببينم چقدر با نظر حقير موافقيد؟

فقط دلم ميخواد صادقانه و عاقلانه جواب دهيد"نيازي نيست اعتراف كنيد.اما در اخر:

در نظر دهي عجله نكنيد اول كمي در زندگي خودتون تحقيق كنيد ببينيد ايا واقعا صادقانه

عاشق همسرتون هستيد يا فقط مثل من همسرتون رو دوست داريد تا جايي كه

هرگز حاضر نيستم نگران چيزي باشه و يا تو چشاش اشك ببينم.........

تا اينجاش رو خوندي؟ خيلي خوبه" پس بقيه اش رو هم گوش كن:كسانيكه امروزه

واسه زمين زدن حرف من يا واسه خودشيرينيشون براي ديگران" نميخوان حقايق

رو پذيرا باشن"فورا براي حرف من و اخلاق من و كردار من گارد ميگيرن"و شايدم

خودشون رو پاك و  بي گناه فرض كنند بزودي علاوه بر اينكه به حرف امروزم ميرسند به

اين  چند گانگي نيز دچار خواهند شد:اينها رو براي اون افراد مينويسم:

هميشه زندگي از يك جايي اغاز و بجايي تموم ميشه"كم كم ميرسيد بجايي كه:

از يجايي به بعد:

مرض چك كردن موبالتون خوب ميشه"

حتي يوقتهايي يادتون ميره گوشي داريد

از يجايي به بعد..........ديگه دوست نداري هيچكي رو به خلوت خودت راه بدي.

حتي اگه تنهايي كلافه ات كرده باشه.

از يجايي به بعد:وقتي كسي بهت ميگه دوست دارم لبخند ميزني و فورا ازش فاصله ميگيري.

از يجايي به بعد:..فقط يه حس داري " اونم حس بي تفاوتي" نه از دوست داشتن

خوشحال ميشي و نه از دوست نداشتن ناراحت.

از يجايي به بعد: توي هيجان انگيزترين لحظات" دلمرده خواهي

شد و از خوشيها لذت نخواهي برد.

از يجايي به بعد" چنان كليشه اي ميشي تو زندگي كه: همش ميگي اين چه

زندگيه؟ هي بخوابي بيدار شي كار كني بخوري تا بميري..

از يه جايي به بعد"رو به توهم خواهي اورد حتي صداي فرزندت بگوشت دلخراش بنظر خواهد

رسيد.تا بجايي ميرسي كه: گرچه دير شده ولي ميگي: يزدان تو راست ميگفتي ها....

پس تا دير نشده واسه عشق ارزش قائل بشيد" اگه اون عشق به زن و بچه هست

واقعي باشيد و لذت ببريد. فرضا اگر عشق خدايي رو هم انتخاب كردي" ريا و كبر  رو

از خودت دور كن تا لذت ببري"و در اخر" زمانيكه ميتوني اونيكه قلبت واسش ميميره

صداش كني و بهش عشق بورزي"  چرا دورنگي؟ چرا شك و ترديد؟ چرا تلف كردن زمان؟

همينكه تصميم بگيري اول با خودت صادق باشي اونوقت براحتي به هر چي حرف

صادقانه لبيك خواهي گفت..

ضمنا اگه عاشق شدي بهت تبريك ميگم و برات زندگي پر شور و شوق ارزومندم.

آجرک الله یا صاحب الزمان!

 

نمایان شد ز خط آتش و دود / که جرم فاطمه حب علی بود

پس از زهرا علی بی همزبان شد / اسیر امتی نامهربان شد

 

شهادت بی بی دو عالم حضرت فاطمه زهرا(س) بر همگی تسلیت باد!

12 دروغی که نباید به خودمان بگوییم !

 

بدترین دروغ دروغی است که ناخودآگاهانه به خودمان می گوییم، در ذهنمان ریشه می دواند و تأثیرات بیرونی بد و تفکرات منفی بر جای می گذارد. پس دفعه بعدی که تصمیم گرفتید زندگیتان را خانه تکانی و دور و برتان را خلوت کنید از ذهن شروع کنید ، دروغ های قدیمی و حدیث نفس های منفی را که با خود می گفتید از فکرتان بیرون کنید.

دروغ گفتن اشتباه است اما دروغ گفتن به خود گناهی است نابخشودنی!

در ادامه به ۱۲ مورد از این دروغ های مخرب که هر چه زودتر باید ترک شود اشاره می کنیم:

۱) هنوز دلیلی برای شادی در زندگی ام ندارم.
در هر اشتباه یا درگیری ای پیامی نهفته است. بعضی از مردم پیام را در نمی یابند چون یا در حال پرخاشگری با خودشان هستند که چرا اشتباه کرده اند یا از آن مسئله و درگیری بیش از حد ناراحت شده اند. وقتی از نداشتن ها در زندگی عصبانی می شوی در واقع خود را از لذت آن چه داری محروم می کنی. شادترین مردم لزوماً خوشبخت ترین آن ها نیستند و از هرچیزی بهترینش را ندارند آن ها فقط از آن چه دارند نهایت استفاده را می برند. دلیل آن که بسیاری از مردم دست از تلاش و کوشش می کشند آن است که یا به آن چه از دست رفته خیره شده اند! یا به درازی راهی که در پیش دارند فکر می کنند درحالیکه می توانند به حال و مسافتی که پیموده اند بیاندیشند.

۲) رؤیاها غیر ممکن اند!
هرگز اجازه ندهید کسانی که خودشان دست از رؤیاهایشان کشیده اند شما را تحت تأثیر قراردهند. بهترین کاری که می توانی انجام دهی آن است که پیرو قلبت باشی! ریسک کن! به دنبال انتخاب های امن و راحت نباش، از آن چه ممکن است اتفاق بیافتد نهراس. هیچ اتفاقی نخواهد افتاد. اگر به راهت ادامه دهی به آن چه می خواهی می رسی. بگذار رؤیاهایت بزرگتر از ترس هایت باشند و عملت از سخنت گویاتر. هرروز کاری انجام بده که بعدها به خاطرش از خودت ممنون باشی.

۳) افرادی هستند که مرا آزار می دهند.
زندگی کوتاه است. مراقب خودت باش. اگر کسانی هستند که دائماً آزارت می دهند باید آنقدر برای خودت ارزش قائل باشی که آن ها را ترک کنی. ممکن است در ابتدا ضربه بخوری ولی درست خواهد شد. گاهی دوری گزیدن نه تنها نشانه ضعف نیست بلکه نشانه ی نهایت قدرت است. دور نشده ای که دیگران ارزشت را بدانند، از آن ها دور شده ای چون سرانجام خودت ارزش خودت را دانسته ای.

۴) ناکامی هایم همه اتلاف وقت بوده اند.
افرادی هستند که در زندگی تو نگنجیده اند، اما هیچ کدام از آن ارتباطات اتلاف وقت نبوده. اگر آن چه می خواسته ای از آن ها به دست نیاورده ای در عوض آن چه نمی خواسته ای را به تو آموخته اند. دوستانمان را از دست نمی دهیم فقط کم کم یاد می گیریم که چه کسانی به دردمان می خورند. هرگز کسی را وادار نکن که جایی برایت در زندگی اش باز کند چون اگر ارزشت را بداند خودش مطمئناً این کار را خواهد کرد. به خاطر داشته باش وقتی شرایط خوب است دوستان تو را می شناسند و هنگامی که اوضاع ناجور می شود این تو هستی که دوستان واقعی ات را می شناسی.

۵) شرایط هرگز بهتر نمی شود.
هیچ انسانی در دنیا وجود ندارد که بدون هرگونه اشتباهی با همه مسائل زندگی روبرو شود. اصلاً شیوه ی آفرینش ما این گونه نیست. در عوض انسان برای عصبانیت، ناراحتی، آزار، خطا و زمین خوردن ساخته شده است. این ها همه بخشی از زندگی هستند، رویارویی با مشکلات، آموختن، دگرش و حل آن مشکلات. در گذر زمان این ها چیزهایی هستند که سرانجام آن چه باید باشیم را از ما می سازند.
وقتی خودت را در تنهایی محبوس می بینی و نمی توانی خودت را از ظلمت رها کنی به خاطر داشته باش که آن ظلمت همانند مکانی است که بال های کرم ابریشم در آن رشد می کند و پروانه می شود. امروز روز خوبی نیست این به این معنی نیست که فردا نمی تواند بهترین روز زندگیت باشد. فقط باید بخواهی تا به آن برسی.

۶) شکست بد است.
گاهی باید بارها شکست بخوری تا سرانجام پیروز شوی. مهم نیست چندبار اشتباه کرده ای یا چقدر آرام به جلو می روی تو از تمام کسانی که تلاش نمی کنند جلوتر هستی.
وقتی شکست می خوری آن چنان درگیر آن نشو که فرصت های بعدی را هم از دست بدهی. ایده هایی که به کار نمی آیند سنگریزه هایی هستند در مسیر ایده ای که به بار خواهد نشست. و به خاطر داشته باش شکست زمین خوردن نیست شکست یعنی زمین نشستن درحالیکه می توانی بلند شوی و ادامه دهی. همیشه سریع بلند شو و به راهت ادامه بده!

۷) اتفاقات خوب بدون هیچ تلاشی رخ خواهند داد!
همانی هستیم که انتخاب می کنیم باشیم! قرار نیست کسی ما را نجات دهد، خودت ناجی خودت باش. قرار نیست چیزی به ما بدهند، باید بیرون بروی و آن را بدست آوری. هیچ کس جز خودت نمی داند چه می خواهی و اگر به دستش نیاوری هیچ کس به اندازه ی خودت شرمگین نمی شود. کلید خوشبختی را در جیب دیگران نگذار و منتظر نباش دیگران زندگی رؤیائیت را بسازند. معمار و نگهبان شادکامیت باش. هرچه بیشتر در مقابل گذشته و حال مسئول باشی به همان اندازه قادر خواهی بود آینده ی دلخواهت را بسازی.

۸) گذشته ام ۱۰۰ درصد گواه بر آینده ام است.
همه ی ما در برهه هایی از زندگی اشتباهاتی کرده ایم. گاهی به دیگران اجازه می دهیم از ما سوء استفاده کنند یعنی پذیرفته ایم که بی ارزش باشیم، سنگفرش دیگران شده ایم از ما عبور کرده اند و به راحتی فراموش شده ایم.  ولی نباید از هیچ لحظه ی آن پشیمان یا شرمگین باشیم، زیرا از هریک از انتخاب های غلطمان نکته ای آموخته ایم. یاد گرفته ایم که به چه کسانی اعتماد کنیم و از چه کسانی روی گردان باشیم، معنای دوستی را آموخته ایم بلدیم با دروغ گوها چگونه رفتار کنیم! و با دوستان مخلص چگونه کنار بیاییم. می دانیم چگونه خودمان باشیم میدانیم چگونه از افراد بزرگ و اتفاقات نیک در زندگیمان استقبال کنیم. اگرچه چیزهایی هستند که هرگز درنمی یابیم، اکنون برای دفعه بعد و آن چه در آینده رخ خواهد داد آماده تر هستیم.

۹) نیازی به ملاقات با افراد جدید نیست.
شاید این تفکر آزاردهنده باشد اما نمی توانیم تا ابد همه ی دوستانمان را حفظ کنیم. افراد و همچنین اولویت های ما دگرش می یابند. برخی ارتباطات رنگ می بازند و برخی جان می گیرند و رشد می کنند. به استقبال ارتباطات جدید برو و بگذار افراد قدیمی که دیگر به کارت نمی آیند دورتر و دورتر شوند. به قضاوت هایت اعتماد کن. با آغوش باز به آدم های جدید در زندگیت خوشامد بگو و بدان با این کار به قلمروهای جدید و ناشناخته پا می گذاری! بیاموز! برای مقابله با چالش های پیش رو آماده باش و آماده باش روزی کسی را ملاقات کنی که زندگی ات را برای همیشه تغییر خواهد داد.

۱۰) بدون رفتگانم نمی توانم به زندگی ادامه دهم.
اگر کسی وارد زندگیت شد و حضورش اثرات مثبتی داشت ولی به علتی در کنارت نماند بیش از حد عجز و لابه نکن! خوشحال و شکرگزار باش که برای مدتی مسیر زندگیتان در هم گره خورده است و از حضورش لذت برده ای حتی اگر این مدت کوتاه بوده است. زندگی یعنی دگرش. مردم می آیند و می روند برخی بازمی گردند و برخی نه! و باز هم همه چیز آرام و عادی است. چون یک نفر بازگشته است دلیلی ندارد که بقیه افرادی که در کنارت هستند را فراموش کنی و نبینی. قدر آن چه داری را بدان و به خاطراتت لبخند بزن.

۱۱) آماده نیستم! هنوز به اندازه ی کافی خوب نیستم.
وقتی فرصتی به انسان رو می کند بدان که هیچ کس ۱۰۰ درصد آماده ی بهره برداری از آن نیست. زیرا بیشتر فرصت ها در زندگی، ما را به رشد و نمو در فضاهایی غیر از راحتی و آرامش وامیدارند. و این یعنی در زمان رویارویی با آن فرصت آرامشی وجود ندارد. خودت را سرزنش نکن همه چیز در آینده درست خواهد شد. به استقبال این رشد و تعالی برو! اینکه در آینده بهتر می شوی به این معنی نیست که الان خوب نیستی این یعنی اینکه در آینده پیشرفت خواهی کرد، خودت را عاشقانه دوست خواهی داشت و به زندگی خواهی پرداخت. باید قلبت را مداوا کنی ذهنت را بازتر و بازتر کنی و آن چه داری با دیگران تقسیم کنی. تو آماده ای! فقط شروع کن!

۱۲) هنوز وقت هست.
در پایان از انجام آن چه انجام داده ای به اندازه ی آن چه انجام نداده ای اظهار ندامت نکن. به این خطوط اعتماد کن. به عقب برگرد و بگو “باور کردنی نیست! من انجامش دادم!” نه “ای کاش…” همیشه بگو” چه خوب…” نه ” اگر…”. چه بهتر که عمری داشته باشی سراسر خطا و از هر خطا تجربه و درسی گرفته باشی تا اینکه قلبی داشته باشی پر از ندامت و خالی از رؤیاهای زیبا!

چرا بجاي پسر دختر زاييدي؟

 

قابل توجه آقایونی که به خاطر به دنیا آوردن فرزند دختر همسرانشون رو تحقیر میکنند!!!

دانشمندان علوم ژنتيك به تازگي دريافته‌اند؛ ژنهاي پدر جنسيت نوزاد را تعيين مي‌كنند.

پژوهشگران روي هزاران خانواده مطالعه كرده‌اند.

والدين بيشتر اين خانواده‌ها مايل بودند كه بتوانند خودشان جنسيت فرزندشان را تعيين كنند.

اين تحقيق كه از سوي بهترين پژوهشگران صورت گرفته نشان داده است كه مردها در واقع

فاكتور موثر در افزايش احتمال پسر يا دختر شدن فرزندشان را از والدين خود به ارث مي‌برند.

به اين معني كه اگر مردي تعداد بيشتري برادر داشته باشد احتمال اين كه صاحب فرزند پسر

شود بيشتر است و اگر تعداد بيشتري خواهد داشته باشد احتمال اين كه صاحب

فرزند دختر شود، افزايش مي‌يابد.

 مطالعه روي تاريخچه خانواده‌ها نشان داد اگر شما مايل هستيد فرزند دختر يا

پسر داشته باشيد بايد بدانيد كه اين فاكتور ارثي است و در واقع اين پدر خانواده

است كه ژنهاي تعيين كننده جنسيت

فرزندان را دارد در حالي كه در زنان قابل پيش بيني نيست.

مردها جنسيت يك نوزاد را با توجه به اين نكته تعيين مي‌كنند كه اسپرم آنها

حاصل كروموزوم x يا y باشد. كروموزوم x با كروموزوم x مادر تركيب مي‌شود و در

نتيجه فرزند آنها دختر مي‌شود اما اگر كروموزوم x با y تركيب شود فرزند آنها پسر خواهد شد.

 در واقع پدر خانواده حامل ژنهايي است كه وجود كروموزوم x يا y را روي

اسپرم كنترل و تعيين مي‌كنند.

جدي بگيريد لطفا...

كاش مي شد!!!!!

 

کاش ميشد عشق را در گرمي صحرا سرود
 در پس زيبايي چشم کبوترها سرود 
 در نگاه پر ز اشک غنچه ي آلاله ها
 در ميان موج خسته در دل دريا سرود
 کاش ميشد زندگي را لحظه اي خوشنود ديد
 عشق را در لابه لاي اين قشنگي ها سرود
کاش میشد بار دیگر سرنوشت از سَر"نوشت
کاش میشد فی البداهه هر چه را از بر نوشت
عشق یعنی یکزمان بارانی و طوفان شدن
در کنار قاصدک رقصیدن و پرپرشدن
عشق یعنی در عمیق قلب او ساکن شدن
یا که در دامان او افتادن و بیجان شدن
عشق یعنی در پی نفسانیت راهی شدن
از فراز کوهها بگذشتن و پیدا شدن
کاش میشد داستان زندگی را  بی غلط
در کنار موج دریا روی ساحل ها نوشت
کاش دلها از ازل مهمور حسرتها نبود
کاین همه ایکاشها بر دفتر دلها نوشت

******

کاش میشد لحظه ها را رام کرد
قلب تشویش مرا ارام کرد
کاش میشد با چکاوکها پرید
عشق را با لحظه ها همگام کرد
کاش میشد با ستاره یار بود
هر شکسته قلب را دلدار بود
کاش میشد کوچه ا......ب را
رود اطرافش همش گلزار بود
کاش میشد عشق را تفسیر کرد
لحظه های گریه را تهدید کرد
کاش میشد در نگاه دوستی
لحظه دیدار را تجدید کرد
سرنوشت از سرنوشتِ سرنوشت
طرح شادی بر رخ فردا کشید
میروم تا سرزمین ارزو
تا بپرسم خانه ی دریا کجاست
کاش می شد کاشها ممکن شود
یا عبور دردها ساکن شود
کاش میشد بار دیگر سرنوشت
مشق ما را طور دیگر مینوشت
کاش میشد اشک را تهدید کرد
مدت لبخند را تمدید کرد
کاش می شد در میان لحظه ها
لحظه دیدار را نزدیک کرد
کاش می شد سرزمین عشق را
در میان گامها تقسیم کرد
کاش می شد با نگاه شاپرک
عشق را بر اسمان تفهیم کرد
عشق را گو بهتر است معنا کنم
 بعد معنا مرهم ِ دلها کنم
عشق یعنی دستهایم مال توست
چشمهای خسته ام دنبال توست
عشق یعنی ما گرفتار همیم
دوستدار و هم طرفدار همیم
هر چه میخواهد دلش آن میکند
میکشد ما را و کتمان میکند
عشق یعنی بر دلی چیره شدن
دست از جان شستن و مجنون شدن
عشق غیر از تاولی پردرد نیست
هر کس این تاول ندارد مرد نیست
امدم تا عشق را معنا کنم
بلکه جای خویش را پیدا کنم
آمدم دیدم که جای لاف نیست
عشق غیر از عین و شین و قاف نیست
کاش میشد با دو چشم عاطفه
قلب سرد اسمان را ناز کرد
کاش می شد با پری" از برگ یاس
تا طلوع سرخ گل پرواز کرد
زندگی یک بازی شطرنج نیست
تا که با کیش کسی ماتش شوی
کاش می شد با کمی صبر و وقار
ادم مظلوم را مسرور کرد
کاش میشد هیچ شب تنها نبود
فی البداه شعر را تنها سرود
مشق تو با شعر من یک فرق بود
زانکه وزن شعر ها یکسو نبود
کاش میشد بخششی اهدا کنی
زین سبب تسلیم مَشقم" با درود

مگه تموم عمر چند تا بهاره؟

 

                           مگه تموم عمر چند تا بهاره                            
باقی مونده جز مختصری نيست
اينجور که گواهی ميده قلبم
اين شام سيه را سحری نيست
ببين چند تا بهار رفته و از تو خبری نيست
ببين چه کرده غم با من و از تو اثري نيست
يه وقت مياي ميبينی يه وقت مياي ميبينی
از اين پرنده جز مشت پری نيست
تا چشم به هم خورد شد آذر و شد دی
گفتی که ميايي پس کی پس کی
عمر من خسته با ياد تو شد طی
گفتی که ميايي پس کی پس
نذار که سر بره جام صبوری
طولانی تر از اين بشه دوری
ميگي صبر کنم چقدر و تا کی
ميگي شاد باشم
آخه چه جوری آخه چه جوری
مگه تموم عمر چند تا بهاره
باقی مونده جز مختصری نيست
اينجور که گواهی ميده قلبم
اين شام سيه را سحری نيست

بياد بهرام فروهر


مبارك

 

تو زیباترین لبخند خدایی... 

احمد جان

با دل و جونم تولدت رو  بهت تبريك ميگم" دليل با دل و جون تبريك گفتن

اين نيستش كه پسر مني"دليلش اين هست كه قلبا ازت راضيم" گفته ها

رو تا به امروز شنيده گرفتي و بكار بستي تو خود شاهدي كه راه غلط نبوده" راضيم

چون اهل محل از تربيتت راضين" راضيم چون به جز راه راست راه ديگري رو با اينكه ازاد بودي

انتخاب نكردي"شخصيتت متانتت سكوت بجا و حرفهاي بجات اين نويد رو بهم ميده

كه منم راه رو اشتباه نرفتم" با دل و جونم بهت افتخار ميكنم.بهترينها رو برات ارزومندم

احمد جان" سعادت رو سلامتي و

پيشرفتت ارزوي هميشگي بابايي بوده و هستش

تـــــــولــــــــــــــدت مــــــــــــبــــــــــــــاركـــــــــــــــــــــــــــــ

 تو آن شبنم عشقی که با آمدنت به روزگارم رنگ شادی و طراوت بخشیدی.

 


زن رو دست كم نگير(يار)

 

چون سبزه به نوروز رخ لاله بشست
برخیزو به جام باده کن عزم درست
کین سبزه که امروز تماشا گه توست
فردا همه از خاک تو بر خواهد رست

******

اگر آن ترک شیرازی بدست آرد دل مارا

به خال هندويش بخشم اميد و عشق فردا را
سمرقند و بخارا را"سر و دست و تن و پا را
تمام روح و اجزا را "توان  بخشيدنش اما
اگر عشقش كسي بخشد"اميدش را كسي بخشد
مثال ان خداوندي" كه او رحمان بود ما را
چه چيزي بهتر از عشقي" برد عقل و دل ما را
وگر آنش تو بخشيدي"شوي مالك تو دنيا را 


yazdan

 

همه مادرهاي دنيا زنن
ترك و كرد وگيلكن" هموطنن
به زبون متغير شايدم حرف بزنن
گل سرخن همگي تاج سرن
يا سيه چرده باشن يا كه سفيد
با كمال و با شعورن دنياي معرفتن
يكيشون چادر شبي بسته كمر
ديگري چادر گل گلي به سر
چه تو كار دولتي چه تو خونه
دائما مشغول كارن چو پدر
يكيشون همسايه ديوار به ديوارمونه
كسي قدر اون زن و نميدونه
اونطرف اقا ميخواد بياد خونه
صبح تا شب با هر كسي زده چونه
با تني خسته زكار شد روونه
وارد حياط منزل كه ميشه
انگاري مسگر شوشتر رو ديده
داد و فرياد رو بهمراه مياره
زن مظلوم همچي رو با سكوتش ميخره
كه مبادا تو در و همسايه ابروش بره
اونكه هر چيز رو تحمل ميكنه
منت شوهرشو با جون تقبل ميكنه
اونيكه هميشه لبخند ميزنه
يه ديوار كوچيكه" اسمش زنه
اونكه انتظار كشيده برسي توي خونه
با يه لبخند قشنگ" با چشاي پر اميد
واسه فرداي قشنگ تو ميده صد تا نويد
خستگي از تن تو در ميكنه بازم زنه
با همه ظرافتش يه تكيه گاهه واسه تو
باهمه لطافتش چراغ راهه واسه تو
يه مديره يه مدبر واسه بچه هاي تو
چرا از نمره بيست" ده ميگيره چونكه زنه
تو ميري بيرون خونه واسه يه لقمه نون
خونه داري بچه داري همه چي بپاي اون
با تمام مشكلات داره ميجنگه يك تنه
شادي توي خونه براي شوهر هستش و ننه
ارزش اصلي زن توي كتاب قصه هاست
دلخوشيم همينه كه بهشت زير پاي ماست
نه به اون نماز شب خوندن و" نه ظلم به زن
نه نيازيست كه معترف شوي محضر من
اگرم درك كني" حقيقتِ ارزش زن
ترس از خدا مگر"ارج نهي گهي به زن
ارزشش اعظم و افسرچون هميشه اقمدن
به شرافت اشرفن" هم بفضيلت افضلن
هرچي از متانت و ظرافتش بگيم كمه
بهترين عبادت" احترام ماها به زنه
ماها برگ و ساقه ايم يا شاخه ايم
اونها ريشه هستن و" شاخ و تنه
همه زنها چراغ خانه و كاشانه ها
الهي هميشه روشن بمونه چراغ ما
بيا با همديگه يك صدا بخونيم و بگيم
همه مادرهاي دنيا زنن تاج سرن
بيا تا تك تكمون قدر اونا رو بدونيم
در كنار همديگه قصه شادي بخونيم
تنها تكيه گاه زن توي خونه همسرشه
آتي خوشي و خوشبختي همش تو سرشه
هميشه عشق و محبت رو نثارش بكنيم
احترام زنها رو ارزش شوهر بدونيم

اخر قصه ميگم بازم كه يادت بمونه

که همه مادرهاي دنيا زنن"تاج سرن

راستي يادتون نره هر گلي بر سر همسرتون بزنيد بر سر خوتون زديد

***********************************

تو آن هماي بخت مني كز ديار دور==*پرپرزنان به كلبه من پر كشيده اي

بربامم اي پرنده عرشي خوش آمدي*در كلبه ام بمان
اي انكه همچو من*يك اشيان گرم محبت نديده اي
بامن بمان كه من*يك عمر بي اميد=همراه هر نسيم=به گلزار عشقها
در جستجوي يك گل خوشبو شتافتم*ميخواستم گلي را=كه دهد بوي آرزو! اما نيافتم
شبهاي بس دراز"‍با ديدگان مات"برمركب خيال"نشستم اميدوار
دنبال يك ستاره فضا راشكافتم"ميخواستم:ستاره اميد خويش را
اما نيافتم
بس روزهاي تلخ"غمگين و نا مراد*همراه موجهاي خروشان و بي امان
تا عمق بيكرانه دريا شتافتم"شايد بيابم آن گهري را كه خواستم!
اما نيافتم................" امروز يافتم !!!!!!
امروز يافتم = گمگشته اي كه در طلبش عمر من گذشت
اما كنون نشسته مرا روبرو" تويي!!
آنكس كه بود همراه باد سحر*منم
وان گل كه داشت بوي خوش آرزو*تويي
*******
دگرشبان تيره نپويم در آسمان*تو ان ستاره اي كه نشستي بدامنم
همراه موج*در دل دريا نميروم
تك گوهرم تويي*كه شدي زيب گردنم
اي ارزوي من
تو ان هماي بخت مني*كز ديار دور
پرپرزنان به كلبه من پر كشيده اي
بر بامم اي پرنده عرشي خوش آمدي*در كلبه ام بمان*اي آنكه همچو من
يك آشيان گرم محبت نديده اي
نوشين لبي كه جان بتنم ميدمد تويي*عمرمني كه تاب و توان داده اي بمن
با من بمان كه روشني بخت من زتوست
آري تويي كه بخت جوان داده اي بمن!!!!!!!!!!!!!!!
حال يافتم*حال يافتم:اي آرزوي من با من بمان *اي كه از ديار دور آمدي
بامن بمان*بامن بمان *بامن بمان

********************

تولد احمد اقا و همچنين تولد مادرش رو تبريك ميگم..

رنگ سفيد!

 

كلمه سفيد شما رو بياد چه چيزي نميندازه؟

من كه هر وقت اين كلمه رو جايي ميبينم يا ميشنفم"به اول چيزي كه فكر ميكنم ازادي و صلح و صفا هستش"و اگه در مجموع يخورده بهش فكر كني متوجه ميشي كه:رنگ گلي كه واسه اشتي كردن ميخرن سفيده" رنگ پرچم تسليم شدن دشمن سفيده"رنگ چهره ادمهاي خوش قلب سفيده" رنگ لباس عروس سفيده" رنگ لباس بر بستن و رفتن بسوي خدا سفيده"رنگ لباس حاجي ها كه از گناه پاك ميشن سفيده"رنگ اسبي كه بزرگان سوار ميشن و در خواب ميبينيشون سفيده" محاسن بابا بزرگهاي مهربون سفيده" رنگ موي مادربزرگاني كه برات قصه گذشتگان رو تعريف ميكنن سفيده"رنگي كه الودگيها رو لو ميده سفيده"رنگ هاله اي(جسم اثيري) كه دور انسانها پيچيده و اونها رو احاطه كرده سفيده"اولين دفتري كه دوران كودكي روش نقاشي ميكشي سفيده"  اولين حرفي كه معلم رو تخته بما ياد ميده با گچ سفيد بوده"تو موسيقي ارزش زماني نت گرد رو نت سفيد معين ميكنه" رنگ پرچم كشور عزيزمان ايران كه سبز و سرخ اونو محكم بغلش كرده كه دست هيچ نامحرمي بهش نرسه:سفيده " چيزي كه شيرين شيرين و شور  شور باشه باز رنگش سفيده"

از نظر روانشناسی رنگ سفید، نماد معصومیت و پاکی است.
• رنگ سفید می‌تواند در انسان احساس فضای بیشتر به وجود آورد.
• رنگ سفید معمولاً نشانگر سرما، پاکیزگی و آرامش است. اتاقی که کاملاً به رنگ سفید نقاشی شده باشد ممکن است جادار و بزرگ به نظر آید امَا خالی و سرد است. بیمارستان‌ها و کادر پزشکی از رنگ سفید برای ایجاد حس پاکیزگی استفاده می‌کنند.

رنگ سفید از منظر قران:

یکی از معجزات بارز حضرت موسی(ع) ید بیضاء یا همان دست سفید و درخشنده بود. در تفاسیر آمده است که سفیدی دست حضرت موسی(ع) درخششی شبیه به درخشش خورشید دارد که چشم‌ها از شدت سفیدی آن تاریک می‌شوند. برخی هم گفته‌اند که نور آن بر نور خورشید غلبه دارد. خداوند با قرار دادن دست آن حضرت به این رنگ سفید جلوه دادن دستش، آن را نشانه الهی و معجزه معرفی کرده تا قوم بنی اسرائیل با دیدن این رنگ آرامش پیدا کنند.

در روایتی از رسول‌الله(ص) آمده است که از لباس‌های شما، هیچ کدام بهتر از لباس‌های سفید نیست، برای پوشیدن آن‌را انتخاب کنید. همچنین در روایت داریم زمانی که روز قیامت به پا شود، منادی ندا می‌کند: ای مردم! چشمان خود را ببندید تا فاطمه(س) دختر محمد(ص) عبور کند، فاطمه(س) اولین کسی است که دوازده هزار حوریه از فردوس او را استقبال خواهند کرد. .... در وسط قردوس قصرهای سفید و زرد است از لؤلؤ که در یک محل می‌باشد. در آن قصرها سفید هفتاد هزار خانه است که منزل حضرت محمد(ص) و آل طاهر آن بزرگوار است.

واقعا عجب حكمتي داره اين رنگ سفيد ها........اميدوارم تو سال جديد  قلب همه مان از كينه ها خالي بشه و رنگ سفيد بخودش بگيره...راستي اگه باز در مورد رنگ سفيد كه تكميل كننده عرائضم باشه ميدونيد  بفرماييد..

باباي.