هُـنَر
=
زیبایی بخشیدن به زندگی"
رنگ و معنا دادن و رسیدن به کمال"
خلق زیبایی و فراز از یکرنگیهای کسل کننده"
درک کردن نگاه های متفاوت دیگران"
ایجاد هارمونی در نوع نگاه ها"
محترم شمردن احترام و اعتقاد یکدیگر"
هنر یعنی:طوری که تو میفهمی من به راحتی درکش نمیکنم و طرزی که من فکر میکنم تو درکش نخواهی کرد."این سوژه من و تو را در شهر های دور جست و جو نکن"در محیط کارت" در زندگی شخصیت راه دور چرا بریم در خانواده خودت خواهی یافت"
وقتی اسم هنر میاد فورا فکرت رو درگیر نوازندگی و خوانندگی و رقاصی و بافندگی و گلدوزی و ورزش نکن"بزرگترین نشانه هنرمند این هستش که تو و نزدیکترینت به اندازه هم" هم نظر نیستی"زیبایی هنر این هستش که:تا بحال کسی ندیده دو هنرمند دقیقا با یک نظریه کاملا موافق به موضوعی نگاه کنند"تو کشورمون باب شده وقتی نوازنده ای در جمع بزرگان شروع میکنه به نواختن فورا میگه:ببخشید در جوار بزرگان بی ادبی میشه مظراب رو دست بگیرم"در صورتیکه این کار خود توهینی است به کسانیکه نوازنده نیستند.
" زیبای هنر به همین است که "من هرگز استاد مشکاتیان نخواهم شد چرا؟ چون ایشون هم همانند من نخواهند شد"هر کسی احساس درون خودش رو ابراز میکنه" و یا دقیقا همانند اثر انگشت تا بحال شنیدی دو اثر انگشت همانند هم باشند؟حال چون انگشت دست رو با چشم سر براحتی میشه دید بیشتر هم به چشم میاد"نگاه درون ما نیز متفاوته همچون نگاه دو فرد در یک خانواده که با هم متفاوت است"شک نکنید اگر جز این میبود ما انسانها با مخلوقاتی دیگر چون حیوانها فرقی نداشتیم"فرض کنید اگر گله ای گاو یا گوسفند بطور دست جمعی از ارتفاع به سمت دره سقوط کردند اشکال از کوه نبوده بلکه از طرز فکر گوسفندان بوده چون کافیه یکی پرت بشه به سمت دره بقیه گوسفندان نیز براحتی دنباله رو اولی میشوند اگر شک داری کمی تحقیق کن بمن حق خواهی داد"بهمین دلیل اون حیوانات بدنبال چراگاه ها هستند
"بین تمام موجودات زمینی فقط و فقط انسانها هستند که به دنبال چگونه ها و چراها هستند تا به تجربه ای تازه دست یابند"و این روش بزرگترین نعمتی هست که خالق یکتا به نوع بشر داده"در جامعه ای که زندگی میکنید برای شناخت اطرافیانتان نیازی نیست مقدار مساحت زمینشان را متراژ کنید"نیازی نیست بدانید نوع ماشینی که سوار میشوند چیه"هر کس به طریقی زندگی میکنه که فکر میکنه"نتیجه میگیریم هر کسی هر طوری فکر میکنه زندگی میکنه پس با اون شخص برای به تفاهم رسیدن باید به همان اندازه انتظار داشته باشید نه بیشتر"که اگر افکارشون توام با هنر باشه چقدر در تربیت فرزندانشون موفق خواهند بود"
گاهی اوقات وقتی ریزبینانه تر به زندگی افراد نگاه میکنیم میبینیم"پدر یا مادر آن خانواده خود را مدیر کل بقیه افراد میدونن"و همیشه خود را زیر بار مسئولیت خیلی بزرگ احساس میکنن"در همه حال با خودش فکر میکنه که: فرضا اگر من نمیبودم پسرم یا دخترم الان شاید طوری دیگر میبود که این فقط فرضیه ایست که فرد خودش رو توجیه میکنه که مسئولیتم رو به درستی انجام دادم" حال بگذریم چه بسا در خانواده هایی بودند فرزندانی که بهتر از اولیاء میفهمیدند اما همان مسئولیت پذیری نابجای پدر و مادرها مسبب عقب افتادگیشون بوده"در صورتیکه فقط کافیه یک دقیقه هنرمندانه تر فکر کنه"یعنی یک لحظه با خودش فکر کنه همین امشب مرگش که حق هم هست فرا برسه درست؟ اگر فرضیه آن شخص درست میبود از فردای همان روز فرزندش دقیقا به همان چاله ای خواهد افتاد که پدر یا مادر مدیرش از آن میترسید"یکی دیگر از نوع هنر همین است که بزرگترها همیشه به این باور برسند که در آینده ای نه چندان دور فرزندشان از خودشان فهیم تر و دانا تر خواهد شد"
اما قدرت هنر در رنگ و معنا دادن به کمال: اگر امروزه وارد زندانی شوید خواهید فهمید که جدا از بیست درصدی که بخاطر فقر و نداری و چکهای برگشتی در زندان هستند"مابقی آنها برگرفته از کجروی ها یا دزدیهاست"اگر امروزه به دوستان خوبم پیشنهاد میکنم که سعی کنید فرزندانتون رو با هنر آشنا کنید "چون نشنیده ام کسی افکارش"زندگی اش" آمیخته به هنر باشد اما دست به دزدی بزند"اکثر کسانیکه دزد میشوند بیکارند" اما هنرمند به محض اینکه فرصت بیکاری به وی دست دهد تنها کاری که میکنه میره سراغ هنرش" چون از روز اول همان هنر بوده که به او ردیف و گام و هماهنگی و هارمونی رو آموخت"شما خیلی کم شنیده اید نویسنده ای دزد شود فقیر میشن اما دزد ابدا" یا ورزشکاری دزد یا قاتل شود"چون ورزش یعنی تکنیک و تکنیک خود بخشی از هنره که بازدارنده هر کار زشتی از موجودی به نام بشر هست.
"یکی از نشانه های بارز خدای مهربان هنرمند بودنش است" اگر بنده ای یک تابلوی نقاشی رو خلق کنه که فقط نقاشی است که از طبیعتی الهام گرفته که مخلوق اصلیش خداوند بوده"و شخص آن را به تصویر کشیده" بزرگترین و نفیس ترین جایزه را از آن خود میکند و در تمام بوق و کرناها میدمند که فلانی برنده جایزه نوبل شده" قربونت برم خدا جون چقدر تو فکر مردم هنر نشناس غریب هستی"تو هوای گرم از دوستت خواهش میکنی پنجره اتاقت رو باز کنه همینکه باز میشه و نسیم خنک به صورتت میخوره نهایت تشکر رو از دوستت میکنی که لطف کردی پنجره رو باز کردی اما چند بار همون لحظه گفتی خدایا شکرت که این نعمت بزرگ رو برامون خلق کردی؟بزرگترین درمان دردها اکسیژن هست که در نبودش دمی هم زنده نخواهیم ماند به نظر شما واسه هر نفس کشیدن جای چند هزار شکر داره؟به حقانیتش قسم بهمان اندازه که تو جامعه ما یه هنرمند در قبال شخصی بی هنر غریب هست"خدای عزوجل نیز با اونهمه ابهت و عظمت و صولت و جلالت و کرامتش در بین اینهمه ادمهای به قول خودشان متشخص و مترقی و پیشرفته غریب هست" خدایا در قبال اینهمه هنرمندی تو چگونه میتوانیم شاکر اینهمه رحمتت باشیم؟بیایم قدر اینهمه نعماتی که رایگان در اختیارمون هست رو بدونیم نهایت بهره رو ازش ببریم"الگو از اون هنرمند و نویسنده و ورزشکار و از جان گذشته خانه نشین بگیریم که روزی صدر نشین بودند و چه زود از دل رفتند به محضی که از دیده رفتند!!!
بزرگترین درد واسه صدر نشین ترین افراد این هستش که به بهانه ای خانه نشین بشه" براحتی آب خوردن از چشم همه خواهد افتاد" تنها راهش یک چیزه" نه هرگز تشنه یک آفرین کسی باشید . نه با تردید کسی خود رو ببازید"یاد داستان زیبایی افتادم بد نیست واسه دوستان عرض کنم"بزرگی به فرزندش درس میداد گفت: پسرم" اگه میخوای کاری کنی ثمرش رو یکساله ببینی زراعت کن"اگه میخوای 5 ساله ثمرش رو ببینی گردو بکار" اگه بخوای 30 ساله ثمرش رو ببینی فرزند نیک تربیت کن" و اگه بخوای بعد از مرگت هر روز زنده و زنده تر شوی"انچه در زندگیت تجربه کردی و بهمراه دانشت به نثر در بیار" آنگاه هر چه کهنه تر شود تازه تر خواهی بود... همانند بزرگان شعر و ادب مان..استاد شهریار رو بحتم میشناسید" یه پیرمرد ترک زبانی که با شعر حیدر بابا بیشتر شناخته شد..بعد از مرگش هر روز زنده و زنده تر میشه..با آثار زیبایی که از خودش بجا گذاشت"یادش گرامی:
جوانی شمع ره کردم که جویم زندگانی را
نجستم زندگانی را و گم کردم جوانی را
کنون با بار پیری آرزومندم که برگردم
به دنبال جوانی کوره راه زندگانی را
بیاد یار دیرین کاروان گم کرده را مانم
که شب در خواب بیند همرهان کاروانی را
معنای ساده این شعر این هستش:ده هکتار باغ داشتم که فروختمش تا اتوبوسی بخرم که با مسافرکشی بتونم با در امدش یه باغ ده هکتاری بخرم"خب مشخصه که این وسط عمرش به بطالت گذشت"که استاد میگه نه اینکه مجددا زمینی نخریدم بلکه با اتوبوس تصادف کردم هر انچه داشتم از دستم رفت..
سخن آخر:
امروز کافیه فقیر باشی"اگر زیباترین لبخند و تبسم به چهره داشته باشی بهت میگن: نیشش همیشه بازه با اون چهره زشتش..
اما کافیه فقط پول داشته باشی حال اگر زشت ترین چهره هم داشته باشی و عبوس اخمو هم باشی همون مگسان دور شیرینی میگن: به به ارباب همیشه خوشرو و لبش خندونه....
هنرمندِ با شعور و با معرفت و خونه نشین"دلشاد باش از این نعمتی که داری و از این لطفی که خدا بهت عنایت کرده"هنوزم که هنوزه همون ادمها شاید به زبون نیارن اما باز دارن غبطه مرام و معرفتت رو میخورن"
روستایی خوش قلب نیازی نیست چشم بدوزی بزندگی تشریفاتی چون هنوزم که هنوزه وقتی همون آدمها میان تو خونه گلی تو یک شب میخوابن بزرگترین خاطره زندگیشون ساخته و حکاکی میشه براشون. قدر خودت رو بدون چون دنیای کرامت زیر عبای تو هست..
دِرَم داران عالم را کَرَم نیست
کَرَم دارام عالَم را دِرَم نیست
بسم الله الرحمن الرحیم