شب يلـــــــــــــــدا...

ادامه نوشته

از طبيعتت لذت ببر...

صدا " عطر  يا بو " زيبايهاي طبيعت" ارامش دهنده زندگي مان است اما....

راستي تابحال فكر كرديد چراخانمها نبايد عطرهاي خوشبو كننده استفاده كنند و برن بيرون؟

فكر كرديد چرا خانمها نبايد موقع حرف زدن طوري حرف بزنن كه
صداشون رو نامحرم بشنوه؟

فكر كرديد چرا خانمها نبايد هنگام ورود به اجتماع
ارايش و بزك كنند؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟/؟؟؟؟؟؟

و...............و........................و..........؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟موضوع بحث چيز ديگريست"

خب معلوم ميشه همتون متوجه شديد كه تمام اينكارهايي كه اسلام منعشون كرده يعني:

حركاتيست كه منجر به به گناه کشیدن دیگران میشود.
 
پا به خيابون ميذاريد نامحرمي كه بوي خوش بدنتان را استشمام میکند و آن شخص
 
در جاي دگر مرتكب گناهي شود"نود و نه در صد از گناه زناي آن جوان به گردن شوهر همان زن
 
زرق ميشود.

شنيدن صداي خوشتان نيز همينطور""""""""زيبايي ظاهرتان نيز بهمين منوال است" خب فكر كنيد اگر

اينها باعث به وجد آمدن جنس مخالف ميشود" چرا ما انسانها از همين حركات به نحو احسن استفاده
 
 نكنيم؟

فكر كرديد تا به حال چند بار كنار آبشاري رفتيد و عكس دست جمعي و انفرادي گرفتيد اما هرگز متوجه
 
 صداي زيبا و خوش اب نشديد كه از بالاي كوه به پايين ميريزد؟بطور كلي انسانها زيبا پسند هستند"
 
 آيا فكر كرديد بجاي ديدن گيسوان يك زن ميتوانيد يك درخت بيد مجنون در حياط خانه بكاريد و هميشه
 
 از ان لذت ببريد؟

آيا فكر كرديد بوي خوش اسانسهاي مصنوعي كه در عطر و اودكلن وجود دارند و با استشمامشان
 
 بدنتان شروع ميكند به ترشح كردن تستسترون؟و همان اصل باعث ميشود حس شهواني نه در انسان
 
 بلكه در حيوانات نيز بر انگيخته ميشود؟و بهتر نيست بجاي انها گلهاي خوشبو اما طبيعي را در گلدان
 
يا باغچه خانه تان بكاريد هميشه از آن بهره مند شويد؟آيا تابحال فكر كرديد چرا  اينهمه گلهاي
 
 مصنوعي و زيبايي كه در بازارها موجود است هرگز نتوانسته جاي يك شاخه گل طبيعي را در خانه تان
 
 بگيرد؟

راستي فكر كرديد خداي متعال چگونه اين جهان زيبا رو آفريد كه اكثر انسانها حتي حيوانات بصورت
 
طبيعي در سه ماه سوم سال بچه بدنيا مي آورند؟
 
فكر نمي كنيد بلبلان و قناري هاي خوش صدا در فصل بهار" باز شدن

غنچه گلها در فصل بهار"صداي روخانه ها كه با آب شدن برفها آن نيز در فصل بهار"بر آمدن آفتاب كه طلوع

آغازينش اينهمه نشاط اور است ان نيز در فصل بهار"همه و همه باعث ميشوند زندگي تداوم داشته باشد

ميدانستيد كه در كل موجودات چند چيز است كه باعث ترشح تستسترون ميشود
زيبايي گلها و درختان"

با انواع عطرهاي طبيعي كه از خود ساطع ميكنند"صداي خوش پرندگان و حتي صداي " سازها"كه

شنيدنش در ساعات روز با هم فرق دارد همه و همه دست بدست يكديگر دادند تا زندگي من و تو اينگونه

شيرين و پايدار بماند"نميخوام دوستان با خواندن مطالبم واكنش نشان دهند كه: پس آنهايي كه در فصل

سه ماهه اول يا دوم و يا چهارم متولد ميشوند از زيبايي ها به دورند؟ خير اما بيش از اندازه ربط به اين

موضوع دارند" اگر اطلاعاتي در مورد علم ستاره شناسي و كواكب داشته باشيد متوجه خواهيد شد كه:

عرائضم بي دليل نبوده"متولد شدن در هر ماه خو و خصلتهاي مختص همان ما را دارد" اما اگر بيشتر
 
 دقت كنيد متوجه خواهيد شد كه:نطفه اي كه در فصل بهار بسته شد از نظر هوش و ذكاوت و گرايش
 
 بهمان زيبايي يا هنر" بيشتر از فصول ديگر سال دارد"..................... اگر خواستيد از طبع و رفتار

آنها با خبر شويد  نه ماه از روز تولدشان به عقب برگرديد انگاه اخلاق و رفتار شخص را در هنگام بسته
 
 شدن نطفه كه در چه فصل و موقعييت اب و هوايي بوده متوجه ميشويد"
 
 ضمنا اگر به آرشيوم سري بزنيد در سر برگي بنام ( اشنايي با طبع ها)خواهيد ديد كه واضح تر در اين
 
 موارد شرح دادم"بهر حال" هدف از قرار دادن اين موضوع در پستم فقط و فقط اين بوده كه:يك روز روال و
 
 روش زندگيتان را تغيير دهيد در آن يك روز وقتي روي نيمكتي در پارك نشستيد"بجاي ديد زدن زن و بچه
 
 مردم به زيبايي هاي اطرافتان توجه كنيد به صداي پرندگان و صداي اب گوش كنيد" هنگاميكه رانندگي
 
 ميكنيد بجاي گوش دادن به موسيقي رپ مثلا پاپ گوش كنيد"

وقتي وارد باغي ميشويد بجاي چشم دوختن فقط به ميوه به زيبايي شاخه ها و برگها توجه كنيد"وقتي

به مجلسي وارد ميشويد بجاي بحث كردن به آرامشي فكر كنيد كه غريبانه در گوشه اي پناه گرفته"

وقتي وارد بازار ميشويد بجاي سبقت گرفتن در خريد اجناس به رفت و آمد مردم دقت كنيد از نگاهشون

از راه رفتنشون" دنبال چه چيزي ميگردند؟حتي وقتي سر كار ميرويد براي يكروز هم كه شده سرتون بكار

خودتون باشه ببينيد چقدر وقت اظافه برايتان باقي مانده؟: قانع باشيد "بجاي حرص خوردن

به نداشته ها" شاكر داشته هايتان باشيد" عصري كه بخانه بر ميگرديد خود را بيازماييد خسته تر از

روز قبل هستيد؟ آيا شاداب تر نيستيد؟ و آيا با فكر و خيال آرامتر بخواب فرو نميرويد؟معناي واقعي

زندگي چيه؟تصنعات تشريفات و تجملات بهمراه داره اما طبيعت هرگز"اگه يه گل مصنوعي هر چند
 
 زيبا بخريد همسايتون ميره يكي گرونتر و خوشكلتر از اونو براي خودش ميخره"اما اگه يه درختچه طبيعي
 
 بخري دم دروازتون بكاري كسي نميتونه نگاه تشريفاتي بهش داشته باشه"شايد  همسايتون از هر از
 
 گاهي يه افتابه آب هم پاش بريزه"

راستي دقت كردي وقتي تو بخواي بري هتل 4 ستاره همسايت ميره هتل 6 ستاره"اما روز سيزده بدر

همه رو چمنها كنار رودخونه نشستن نهايت لذت رو دارن ميبرن كسي هم انتقاد نميكنه از همديگه.
 
 فكر كردي چرا؟؟؟؟؟؟؟؟چون طبيعت درش حاكمه نه مخلوق" اگه هدفم رو متوجه شدي از اين به بعد
 
اينگونه باش"

باباي

چقدر اين شعر  رو دوسش دارم: هر چيز كه در جستن آني....آني
 

 

سنتور...

 

به تقاضای یکی از دوستان عزیز این دو قطعه که خودم

نواختم رو میذارم.

مورد دوم گزیده ای از قطعه اول هست.

 

سنتور1

 سنتور2 

هر دم از اين باب  بري ميرسد...

با سلام خدمت دوستان گلم

 همانطوري كه قبلا  عرض كردم اين پست مربوط ميشه به چند عامل دير ازدواج كردن :يكي از عوامل جدي كه امروزه اكثرا باهاشون در گير هستند اينه كه" هنوز فرق بين يك همسر با سواد و داراي مدارك عاليه و همسري نه بيسواد بلكه داراي مداركي پايينتر از سطح دانش و معلومات در بين مردم تميز داده نميشود"مثال دختري در سن 16 يا 17سالگي خواستگارهاي فراواني دارد" هدف از جواب رد دادن اين نيست كه با مزاجش سازگاري نداره بلكه مدارك عاليه اي دريافت كرده و بعدا به مسئله ازدواج بپردازند كه بحتم زوجتين در اين موارد هر دو كارمند يا حقوق بگير شوند تا خرج و مخارج زندگي روي دوش هر دو قرار گيرد كه اين نيت خود "علاوه بر حس تعاون و همكاري بين دو نفر عبادتي نيز بشمار مي آيد" لذا همان دختر وقتي داراي مدارك عاليه ميشود كه سن او بالاي 20-22 و يا 24 و يا 30ميرسد" شايد بعضيها چنان نپخته حرف بزنند كه" ايا مگر جز اينست كه دختري باسواد شود در نهايت بايد كهنه بچه اش  را بشويد؟ نه عزيز دلم" فرق بين يك دختر با سواد و بيسواد حداقل در اينست كه"بچه اي رو تربيت كنه كه مثل تو امروزه اين ديدگاه رو نداشته باشه ضمنا از ياد نبريم كه در جامعه ما دختري كه بيسواد باشد انتخاب ميشود براي همسر بودن" اما دختري كه داراي سواد و مدرك باشد حق انتخاب دارد"حقير در اين موارد بخودم جرات جسارت نميدهم چرا كه درايت و منطق اينگونه افراد تحصيل كرده بحدي هست كه نيازي به كارشناسي ندارد ضمنا اينگونه افراد انگشت شمارهم نيستند"كه فعلا اينگونه افراد مخصوصا دختر خانم ها قرباني محسوب ميشوند......به همين دليل به حساب جبر زمان بگذاريد من شخصا در مورد اينگونه افراد  تسليمم و حق نظر هم ندارم!!!! علاوه بر اينگونه افراد" كساني نيز هستند كه" بد پسند" بد دل" بد گمان كه ريشه اين بد دلي ها و بد گماني ها اولا از خود خانواده نشأت ميگيرد وبعد به دخترانشان سرايت ميكند" اگر كمي به اطراف خود بنگريد خواهيد ديد اوليائي كه خود در خانه ضعف مديريت دارند " مجبورند افسار يا لگام زندگي را دست دخترانشان بسپارند يعني كار بجايي ميرسد كه دختران يا كلانتر خانه و حتي حاكم ان خانه ميشوند وبراي پدر و مادرشان نيز نايين و تكليف ميكنند كه چكارهايي بكنن يا چه كارهايي نكنند ايا بايد به فلان مجلس عروسي بروند يا خير و به مرور اينگونه دختران سعي بر اين دارند چنان حكمفرايي كنند كه براي ورود ميهمان به ان خانه بايد بجاي مادر و پدر از دختر كسب اجازه كنند"خب تا اينجا تقصير با پدر و مادر بوده حال بهر دليل" ضعف مديريت" ناتواني جسمي "و.....و.... از اين ببعد خود همان دختر است كه سرنوشت خود را رقم ميزند"همه دوستان ميدانند كه: ازدواج يعني قبول مسولييت نه فرار از آن" ايا به نظر شما دختري كه قبل از ازدواج فرماندار خانه پدري خود بوده" تن به ازدواجي ميدهد كه يكروز بعد از عروسي خود فرمانبر همسرش باشد؟بدون شك خير" شايد دو در صد تن به ازدواج دهند كه انهم چنان دور انديشي در افكارشان رسوخ كند" كه لذت مادر شدن فرداي خود را به سالار خانه پدري بودنشان در امروز ترجيح دهند"***************

و يكي ديگر از دلايل عقب ماندن در صف ازدواج اينست: هميشه دختران قبل از ازدواج به فكر اينده خويش و پسران بعد از ازدواج به فكر اينده خويشند"در افكار شخصيشان معياري براي ازدواج تايين ميكنند و هر روزه با خود مرور ميكنند كه اگر اقا پسري براي خواستگاري پا پيش گذاشت" چندين خواسته خود را يكجا از انها طلب ميكنند" مثال:ببخشيد اقا داماد ملاكتون براي ازدواج چيه؟ از طرفي هم بايد ببينند ويژگيهاي از قبل تايين شده اي كه در فكرشون دائما مرور ميكرده دارا هستند يا خير"ايا خوش تيپ هستش يا خير"ايا شغلي كه اقا پسر داره با دختر خانم جور در مياد يا نه"حقوق مكفي براي زندگي داره يا نه"خصوصيات اخلاقيش باهاش همگام همستش يا خير" بطور كلي ويژگيهايي كه خود اقا پسر داره رو ناديده گرفته فقط بهمان چيزهايي كه در روياهاشون حكاكي شده مي انديشند" كه اينكار خود حكم باز دارنده  رو داره"******يا بهانه جويي بي مورد.

و دليلي ديگه كه چرا يك سري دختر خانمها هنوز ته صف باقي ميمونن چيه:تصور كنيد " اگر از هر مادري بپرسيد دخترتان چه خصلتي داره خواهد گفت: زيباترين بهترين محجوبترين خوشروترين و نجيبترين خصلتها را داراست" اگر واقعا اينگونه باشد" پس اينهمه زنهاي بد از كجاها سر در ميارن؟ فكر ميكنيد بعد از ازدواج شوهرانشان باعث ميشوند يا بچه هايشان؟ پس دختر خانم نازنين: يكمي اروم باش" بر غرورت غلبه كن" خب حالا بشنو: هميشه يادتون باشه" اقا پسر گلي كه ميخواد بياد خواستگاريتون يك شب قبل از خواستگاري شما رو انتخاب نكرده" بلكه سالها و ماهها و ساعتها شما رو زير زره بين ميبرده و همه خو و خصلتهاتون  روبراوُرد كرده "باور كنيد اصلا نيازي نيست شب خواستگاري خودتون رو با رنگ و لعاب نقاشي كنيد" همين اخلاق روزمره شما" تك روي هاي شما" خود بزرگ بيني هاي شما" پيشداوريهاي بيجاي شما"گاها  در مجالسي تمسخر كردن ديگران توسط شما" همه و همه دست بدست هم ميدن تا شخصييت اجتماعي اينده تون شكل بگيره و شما دختر خانمها رو در چشم اقا دامادهاي اينده فرشته جلوه بده و يا..برعكس......

شايد امروز شما در خانه پدرتان فقط يك دختر خانم باشيد"و سعي كنيد خودتون رو يه دختر زيبا رو و زرنگ جلوه بدين "اما خود اقا پسرها نيز براي خود معياري دارند كه چند تاش رو نام ميبرم"دلشون ميخواد برن خواستگاري يك دختري زيبا رو كه: يه همسر مهربون براي خودش باشه" يه مادر خوب براي بچه اش باشه"يه عروس خوب واسه خانواده اش باشه" يه ميزبان خوش اخلاق براي ميهمانهاش باشه و همينطور يه ميهمان خوب هم براي ديگر ميزبانها" وقتي اسم درك متقابل مياد فقط از دريچه سواد نبينيد"خودتون رو اماده كنيد براي ساختن يك كلبه اي پر از مهر و صفا"محيا بشيد براي روزهايي كه شايد پول نون نداشته باشيد" اماده بشيد براي روزهايي كه به قدري توانمند شديد مست نشين"پذيراي خلق و خوي خانواده داماد بشيد و خود سري رو كنار بذاريد"بدون مزد و منت نهايت احترامات  رو به بزرگترها قائل بشيد تا براي خودتون اعتبار جمع كنيد"روزهاي كار و زندگي رو با  ماه عسلتون قاطي نكنيد" و بزرگترين راه اميدواري براي رسيدن به صف اول اين هستش كه: سعي كنيد در زندگيتون در انتخابتون در اينده نگريتون وبراي همسر گزينيتون..و... هرگز خودتون رو با احدي قياس نكنيد يعني باشيد هموني كه هستيد" ادا  در نياريد تا خوشبخت بشيد"

زندگي همانند روشن كردن كبريتيست كه اغاز ميشود همينكه شعله كبريت خاموش شد زندگي نيز...............چقدر ميارزه به نظر شما؟

يادتون باشه:زندگي و عمر هم به طول و عرض نياز داره" طول يعني درازي عمر"و عرض يعني خوشبختي و درك و فهم و فطرت....خدا بهممون طول و عرض عمر و زندگي عنايت كنه....آميييييييييييييين

تقوي به معناي واقعي...

 
نميدونم چرا تا اسم تقوي مياد همه فكرشون ميره به خدا و پيغمبر و نماز و روزه" در صورتيكه تقوي ربطي فقط به اين موضوعات نداره خيلي از ادمها رو ميشناسم كه خودشون رو تقوي پيشه ميدونن اما وقتي ازشون ميپرسم معناي تقوي چي هستش يچيزهايي از خودشون در ميارن" بعد چهره شون يكمي در هم ور هم ميشه يعني گارد  يه ادم خوب رو ميگيرن چيزهايي رو بزبون ميارن كه فقط خودشون رو توجيه كنن اما من يه لبخند ميزنم تا بدونن باورش كردم.
بطور كلي انسان قبل از هر كاري هدفي رو انتخاب ميكنه و هنگاميكه حركت ميكنه بسمت هدفش همه سعي او در اينه كه هيچ چيزي مانع پيشرفت و مانع رسيدن به هدفش نشه" همين مراقبت كردن يكنوع تقوي پيشه گيست.اگه بخوام باز ساده تر بگم:تصور كنيد تو جنگل هستيد و رفتيد به چشمه اي رسيديد و مشكي پر از اب برداشتيد حالا ميخوايد برگرديد بسمت كلبه تون ايا مراقب نيستيد كه: خار به پاهاتون نره؟ يا تمشكي به لباستون گير نكنه؟و يا پاهاتون سر نخوره كه از پرتگاه به پايين پرت نشيد؟بهمين مراقبت از سلامتيتون ميگن تقوي"خب حالا پس ميدونيم مراقبه شاخه اي از تقويست. بارها اين شعر رو براي دوستان نوشتم كه:
غمزه خوبان دل شيران شكست= شير دلست هر كه از اين غمزه رست..
كسي ميخواد مسلمون بشه مراقب هست تا يوقتي شيطون گولش نزنه حال بهر دليلي" يعني متقي در دين"وقتي ميخواد سر كارش بره كساني هستند كه با هزار نوع  رفتار ميخواد طرف رو از كارش عقب بندازه...ميخواد سفر   بره همينطور .. ميخواد ازدواج كنه باز همينطور   و.....و...
نتيجه ميگيريم هر كسيكه با تمام قوا به هدفش تكيه ميكنه و بجاي اينكه مراقب اطرافش باشه بياد و سرگرم اطرافش بشه هرگز به هدفش نخواهد رسيد.ايا تا بحال فكر كرديد: شمايي كه با باور قلبي خودتون خدا رو ميپرستيد و نماز و روزه تون رو دنبال ميكنيد. در گرفتن دست ناتوانان كوتاهي نميكنيد.بعضي از افراد سر راهتون سبز ميشن"قبل از هر كاري اسم خودشون رو با تقوي ميذارن و با همين بهانه  بر عقل و طرز فكر شما غلبه ميكنند و شروع به انتقاد كرده و راه و روشتان را بطور كلي اشتباه ميخونن و همينكارشون باعث ميشه شماهايي كه براي رسيدن به اهدافتون پيش ميرفتيد مجبور ميشين از حركت باز بايستيد و معطل چپ و راستتون بشيد.( كلاغ خواست راه رفتن كبك را بياموزد راه رفتن خودش رو هم از ياد برد.)زماني بخودتون مياين ميبينيد خيلي دير شده"حال بنظر شما اسم اون ادم متقي كه شما رو از حركت بسمت اهدافتون باز نگهداشت چي ميذاريد؟پس هميشه يادتون باشه:از كسي كمك بجوييد كه توان و لياقت درش باشه"با كسي مشورت كنيد كه قدرت يك مشاور  رو داشته باشه"سعي كنيد در مقام زندگي با عقل و فكرتون تصميم بگيريد نه با قلبتون"چون عقل" دور انديشي رو ترجمه ميكنه" اما قلب عشق  رو"بهمين دليل چون در قلب شور و عشق وجود دارد شما بخواهيد با قلب تصميم بگيريد يا ديوانه وار بشما دستور خواهد داد و يا صوفي وار و عارفانه"يادتون نره كه:اكثر خانمها با قلبشون تصميم ميگيرند نه با عقلشون شور و نشاطي كه در تصميماتشون هويدا ميشود بهمين علت هستش"اشتباه برداشت نكنيد"زندگي فقط شيدايي و شور و عشق نيست " چرا كه در زندگي خشونت وجود دارد كينه و نفرت وجود دارد.مشخصه كه در خانمها ظرافت وكرامت و شرافت موجود است اما در مردها خشونت ورشادت و صداقت" بزرگترين گره در زندگي پيدا بشه" شايد مردان نتوانند گره گشايي كنند اما همان گره وقتي بدست زنان ميفته با همان ظرافت رفتار و كرداشان براحتي باز خواهند كرد.در اكثر مردان نزديك  انديشي و راحت طلبي موجود است ولي در زنان دور انديشي و مشكل پسندي"اگر بخوام يه مثال ساده بزنم: فرض كنيد خشكسالي فرا رسيده و براي شما فقط و فقط يك كيسه گندم يا ذرت باقي مانده باشد اگر بدست مردانش دهند ان را روي اتش برشته ميكنند تا گرسنه نمانند اما همان كيسه موجودي را بزنان بسپارند:حاضرند بيشترين در صد دانه را بكارند كه نه يكشب بلكه سالها گرسنه نمانند"بگذريم از در صد خيلي خيلي پاييني از خانمها كه اداي مردها رو در ميارن"در خشونتشون در كردارهاشون در برخوردهاشون در رانندگيهاشون اصلا جاي تعجب نيست چرا كه در صد پاييني از مردها نيز  اداي زنها رو در ميارن"در برخوردهاي اجتماعيشون در سخن گفتنشون در لباس پوشيدنشون  حتي در ارايش كردنشون... به اينگونه افراد در جامعه ميگويند: معظلات اجتماعي..چرا اگه اينگونه زنان فكر ميكنند همسرانشون لياقت ادب كردنشون رو ندارن لابد همه مردها ببخشيد كم شعور تشريف دارن" يا برعكس " مرداني هم كه در زندگيشون اداي زنها رو در ميارن به خيال اينكه همه زنان عالم بايد همانند همسر او باشند"ايا اينگونه مردان يا زنانيكه در رفتارهاي اجتماعي اداي همديگر رو در ميارن"فكر كردند كه: همان مرد يا زن باقي بمانند اما دوشادوش همسرانشون در كارهاي يكديگر كمك كنند؟ كجاي اينكار دچار اشكال ميشود مثلا مردي در شستن ظرف به زنش كمك كمه" يا زني در درختكاري و باغداري به شوهرش كمك كنه؟ سعي كنيد در رفت و امد هاي خانوادگي با ايشان نيز مراقب باشيد يعني در اين مورد تقوي پيشه كنيد.حساب مردان و زنان شاغلي كه دائم سر كار هستند از اين معقوله جداست چرا كه بايد انها را ستايش كرد"خانمي كه در خانه مشغول كار است بزرگترين متقي بشمار مي آيد چرا كه بدور از هر گونه خيابونگردي و ولگرديست... خب تا اينجا رو خونديد؟ ازتون خواهش ميكنم بگرديد توي كدوم كتابي ميبينيد تقوي  رو اينگونه تعبير كرده باشد؟

بزوري با مشورت دوستان پستي خواهم نوشت كه "علت دير ازدواج كردن دختران و پسران در چيست و راهكارها....