بجا آوردن سله رحم یکی از بزرگترین کارهایی ِ که ما میتونیم واسه همدیگه انجام بدیم رفتی داشته باشیم و امدی" گفتی باشه و شنودی" نشستی باشه و برخاستی" مهمانی باشه و میزبانی" اما یادمون نره کِی بریم؟ کجا بریم" آیا وقت شناس و موقیعیت شناس باشیم یا نه"آیا به موقعیت زندگی میزبان فکر  بکنیم یا نه؟

همه میدونیم که: یک سوم شهرهای کشورمون از نظر میزبانی زبانزد هستند"اما فراموش نکنیم" امروزه تلفن همراه همه دارن" حتی تماس گرفتن با رئیس جمهور فقط چند دقیقه زمان میبره" با خبر شدن از احوالات افراد خانواده و دوستان چند دقیقه زمان میبره"پس خیلی نیاز نیست که دید و باز دید رو بهانه قرار بدیم و خونه میزبان بدبخت رو هتل فرض کنیم"یکمی موقعیت شناس باشید"بار سفر رو میبندی راه میفتی بری کجا؟اگه فرضا خونه نزدیکترین فرد هم بخوای بری باید بدونی ایا تو خونه پیر داره یا نه"  مریض داره یا نه" محصل دبستانی و دبیرستانی داره یا نه" طرف شاغل هست یا نه" همسرش مسئولیت اجتماعی بگردن داره یا نه"استطاعت پذیرایی درشون وجود داره یا نه"

شخصی بیمار میشه میبینه ای داد سه روز گذشته کل اقوام اومدن خونشون شام و ناهار تلپ شدن راه برگشتی هم وجود نداره اجبارا یکروز عصر از جا برمیخیزه یا صدای بلند میگه خدایا صد هزار مرتبه شکر " چقدر قدم این دوستان برمن مبارک بوده حالم بکلی خوب شده حالا دیگه میتونم به کارهام برسم"یکی از اقوام به زور میخوابونتش تو رختخواب که وای تکون نخور بدنت گرمه حالیت نیست"مجبور میشه بهش بگه :اره بهت قول شرف میدم شما تا برسید خونتون حالم از اینم بهتر میشه.

"وقتی دارم میگم قربونی بشم یعنی همین" اگه بعد از خواندن فکر کردید من یزدان هم از این کردار لابد بدم میاد که نوشتم اصصصصصصصلا شک نکنید که درست فکر کردید خیلی خیلی خیلی هم از این کردار بدم میاد و حالم از این رفتار بهم میخوره"سعی کنید درک بهمراه درخواستتون باشه" اگه دلتون خواست مثلا برید شمال بگردید یهویی یه هنگ ادم پا نشید بریزید خونه مردم که اومدیم بگردیم" از قبل برنامه ریزی کنید تا اون بد بخت هم فکر مرخصی و مسولیت پذیری و کجاها شما رو بگردونه و بهتون خوش بگذره رو بکنه"وقتی میرین خونه مردم فکر نکنید وارد هتل شدید بماند که هتل نیز قانون خاص خودش رو داره" اگه پیری تو خونه باشه فرزندش داره ازش نگهداری میکنه به بچه هاتون بیاموزید پسرم دخترم نکنه بلند حرف بزنید" نکنه مزاحم اوقات فراقت اون پیر یا مریض بشید"شما وارد اون خانه شدید باید مطیع قانون همان خانه باشید وگرنه جز مزاحم طوری دیگر معنا نخواهید شد"گرچه میزبان با لبخند ازتون پذیرایی میکنه اما شک نکنید دلش خونه" جرات لب باز کردن نداره"اگه وارد خانه ای شدید طرف خانه استیجاری داره حد و حریمتون رو رعایت کنید"فکر کنید طرف برای نوشتن قرارداد زیر صد قانون و قواله رو امضاء کرده ده روز میرین خونه طرف میزنید و میخورید و میریزید روز آخر بچتون داد میزنه یا شیر آب حیاط رو باز میکنه و تو جرات نداری بهش بگی:عزیزم با اب بازی نکن اونوقت مادر بی ادبش بجای تشکر و قدردانی از این چند روز فورا به پوزش بر بخوره که به بچه من بی حرمتی کردی؟خانم مهربون اگه فکر کردی خیلی زرنگی و داری طلبکارانه قهر میکنی و میری کور خوندی" چون کسیکه برای چون توئی میزبان میشه بحتم اینقدر هم درک و شعور داره که بهانه و بی ادبی فرزندت رو تشخیص بده"

اگه میزبانت تو اپارتمان زندگی میکنه یاد بگیرید اخر شبی برای خداحافظی تو راه پله داد و فریاد راه نندازید داخل خونه از هم خداحافظی کنید و رعایت حال همسایه ها و آبروی میزبان رو هم بکنید"اگه دلتون برای ارامگاه سعدی و حافظ تنگ شد برید تو مسافرخونه اقامت کنید روز بعد هم میتونید به اقوامتون سرکشی کنید آبروی حافظ رو نبرید"دلتون واسه دریای شمال تنگ شد یا برای رفتن به کوه و جنگل از قبل برنامه ریزی کنید تا اگر عده شما زیاد هستند براتون ویلایی در خور شخصیتتون در نظر بگیرند تا شما هم راحت باشید و بی منت به گشت و گذار بپردازید"

آداب مهمانی رفتن رو از بزرگترهاتون بخوبی بیاموزید که بخاطر آغوش باز میزبان وارد میشوید نه برای سفره بازشون"پنج روز تو خونه طرف میخوره و میخوابه و طرف لطمه به موقعیت و کار و زندگیش خورده لب باز نکرده و خم به ابرو نیاورده"از روزیکه وارد خونه شدی آمار همه چیز رو در اوردی" یخچالش چند فوته" تلوزیونش چند اینجه"فرشش چند شانه هست "روز آخری موقع خداحافظی اونم دم دروازه تازه میپرسه راستی از خودت بگو چه خبر خودت خوبی؟

آرزوی  رفتن به مشهد مقدس رو داری خونه اجاره ای زیاد دارن انتظار نداشته باش 15 روز دوستت یا آشنات بیان ایستگاه  اتوبوس یا فرودگاه دنبالتون و تا اون مدت که داری زیارت میکنی دوستت رو از کار و زندگی بندازی"به بچه هاتون یاد بدید دکور خانه میزبان رو بهم نریزند و احترام به سلیقه آنها بگذارید"خانم خونه باید عادات همسرش رو به بستگان خودش بهمراه احترام گوشزد کنه تا بدونن چگونه باید باهاش برخورد کنن همینطور متقابلا همسر هم باید به اقوامش مخصوصا  به خواهر و مادرش توضیح بده  این خونه قانون خاص خودمون رو داره انتظارت رو از حدت فراتر نکن همسرم وظیفه داره وقتی وارد خانه تو شد مثل دخترت باهات همکاری کنه اما یادت باشه اینجا خونه منه" همون انتظاری از زنم داشته باش که به داماد خودت توصیه میکنی با دخترت چگونه باشد نه بیشتر"

در نهایت: اگر وارد خونه اقوام میشید مثل مهمون غریبه ها نشینید یه تکونی بخودتون بدید با کدبانوی خونه همکاری کنید اگه اون غذا اماده میکنه شما میوه ها رو بشورید و چای رو دم کنید"تا از درون لبخند رضایت بخش میزبان رو حس کنید"کاری کنید که موقع رفتن میزبان با اصرار  بخواد شما رو نگه داره"یا خواهش کنه ازتون که مجددا اینکار رو تکرار کنید" نه اینکه دنیای فلفل و نمک و ادویه جات رو بریزه تو کفشتون که برید و برنگردید واه واه واه انگاری قوم مغول بودن ریختن تو خونمون"هر کدام از  شما دوستان تمام این مراحل رو رعایت میکنید آزادید همیشه مهمان خونه من شوید وگرنه با جد و جهد میگم معذورم. نمیگم ببخشید از اینکه بی ریا حرفهام رو زدم همانطوریکه از اغاز عرض کردم بذارید اسم بد نامی برای من ثبت بشه در عوض کسانیکه آگاهی لازم رو ندارن لااقل یاد بگیرند.. فدای همتون....بابای

خدا رحم کرد بهم مادر شوهر نشدم وگرنه .........