فرش فروشان حصير نشين!
سلام"
چند شب قبل بود داشتم ميرفتم خونه آقايي رو دیدم يه ظرف بزرگ برداشته میخواد از مسجد محل غذا ببره خونه.خب اين اشكالي نداره غذاي ماه رمضون باشه يا غذاي امام حسين آدم از درب مسجد گدايي هم بكنه واسه هر دردي شفاست"اما ديدم به اون آشپز ميگه تو رو خدا يخورده بيشتر بده اخه برام مهمون اومده"باور كنيد خيلي دلم شكست نه براي غذا،خير" براي اينكه اين ماه ايطام رو به همراه اكرام قرار دادن براي اونهايي كه مخصوصا نيازمند غذايي چرب هستند و در طول سال به سختي گيرشون مياد" نه براي گردن كلفتي كه هم روزه خوار هست و هم واسه شام مهمان ناخوانده اش گوي سبقت رو ميگيره"نميدونم تا كي اينطور ادمها درست ميشن" به نظر من بايد غذا رو بعد از طبخ ببرن سر بازار به اون پيرمرد و پير زني كه با دستهاي نحيفش زيباترين فرش عالم رو ميبافه، اما دريغ از نيم ساعت روي همون فرش نشستن"صد بار به بچه هاش ميگه نكن نكن نكن كه زحمت چند ماه اش به هدر نره" كه تا پولي نه چندان ارزشمند هنرش گيرش بياد بتونه مابقي زندگي اش رو با ابرو سر كنه"بيايم بخاطر خدا هم شده وقتي وارد بازار خريد ميشيم اون مرد يا زن دست فروشي كه گليمي رو با هزار زحمت بافته باهاش روبرو ميشيم"دو تومن بالاي قيمتي كه ميگه بذاريم تو دستش اونم بدون ريا"برو امتحان كن و از يكيشون بپرس ايا اون فرشي كه با اونهمه زحمت بافتي چقدر لذت بخشه روش نشستن"بخدا قسم اگه بدونه لذتش چيه چون هرگز طعم راحتي رو نچشيده"فراموش نكنيد اين ماه هم داره تموم ميشه چقدر توشه جمع كرديد؟ چقدر به همچين ادمهايي تعارف كرديد و شكم خودشون و بچشون و سير كرديد؟بولاه قسم اگه دلتون ميخواد در طول سال بركت سفرتون زياد و زيادتر بشه تنها راهش همينه"
اي كه پنجاه رفت و در خوابي
مگر اين پنج روزه دريابي
بسم الله الرحمن الرحیم