گوش اگر گوش تو و ناله اگر ناله ماست....
خداوندا دعايم در اين شبهاي ماه مبارك اين است:
بهشت را بسوزان و جهنم را خاموش كن تا بندگانت تو را بخاطر عشق ورزيدن بپرستند
نه براي عياشي در بهشت
و نه ترس از سوختن در جهنم
گوش اگر گوش تو و ناله اگر ناله ماست
آنكه البته بجايي نرسد فريادست
آنكه البته بجايي نرسد فريادست
طي مدت اين چند سال هر چي گفتنيها بود گفته شد نوشتنيها نيز.....اگر به ارشيو وبلاگ توجه فرماييد
متوجه خواهيد شد از هر شغل و پيشه و هنري كه بخواهيد ذكر شده تا جاييكه دوستان خوش ذوق بارها
با شيرين زباني عنوان كردند كه اقا ما نميدونيم پزشكي "وكيلي "هنرمندي "بيكاره اي"فضولي" و ما هم
به اندازه توانمون جوابشون رو داديم و قول شرف داده بودم چيزهايي كه در اينجا نوشته ميشود باندازه
توانم اطاعاتي در موردشان دارم.تنها كساني شاهد هستند كه از نزديك مرا ميشناسند ولاغير... با
جرات ميتوانم عرض كنم شايد 10 در صد مطالبم كپي و يا از جايي خوانده باشم بقيه
مطالب از افكار و يا تجارب شخصي بوده.احساس ميكنم يه مدتي سكوت كنم انهم دليل خاصي نداره چون قرار
نبوده خودم رو براي كسي معرفي كنم و يا تجاربم رو به رخ كسي بكشم هدف گفت و گو يا گفت و شنودي بوده
كه فكر كنم گفته شد.دلم ميخواد با گذشت زمان ديدگاهم بقول امروزيها اپديت بشه. و شايد هم دور خيزي شد..
شايد اينطوري برداشت بشه كه كمبودي وجود داشته كه حالا اشباع شده . خير"گاهي اوقات همانطور كه عرض
كردم دورخيزيست براي رسيدن به افق و گستره تازه تري.و بعضي وقتها بقدري دورخيز ميكنيم كه پريدن از يادمان
ميرود.تو اين مدت گذر عمر مخصوصا تو دنياي مجازي بهترين و بدترين تجربه اي كه كسب كردم اين بوده:اول
بدترينش رو ميگم خودتون هم قضاوت كنيد:نزديكترين ادمهاي دنياي واقعي وقتي وارد دنياي مجازي شوند غريبه
ترينند بهمان اندازه غريبه ترينشان صميمي ترين همشهري ها باهات فاصله ميگيرند اما هموطنت جزوي از خانواده
ات ميشوند.خب ديگه بسه. اما بهترين: اگر شما مشتي سنگ در دستانتان بگيريد و نگهداريد حال چه يكساعت
يكروز و يا يك ماه هرگز نه از وزن سنگ كم ميشود و نه ورزيده تر ميشويد تنها چيزي كه عايدتان خواهد شد
خستگيست"غم و اندوه و ناراحتي همان خرده سنگهاست و عادت كنيد گهگاهي كوله بار غم و غصه هاتون رو
زمين بگذاريد اونوقت بيشتر متوجه خواهيد شد زندگي رنگ ديگري نيز دارد"سعادت دوستان خوبم ارزوي قلبيم بوده
و هست..
من رشته محبت خود را زتو ميبُرم= شايد گره خورد بتو نزديكتر شوم...
شايد اينطوري برداشت بشه كه كمبودي وجود داشته كه حالا اشباع شده . خير"گاهي اوقات همانطور كه عرض
كردم دورخيزيست براي رسيدن به افق و گستره تازه تري.و بعضي وقتها بقدري دورخيز ميكنيم كه پريدن از يادمان
ميرود.تو اين مدت گذر عمر مخصوصا تو دنياي مجازي بهترين و بدترين تجربه اي كه كسب كردم اين بوده:اول
بدترينش رو ميگم خودتون هم قضاوت كنيد:نزديكترين ادمهاي دنياي واقعي وقتي وارد دنياي مجازي شوند غريبه
ترينند بهمان اندازه غريبه ترينشان صميمي ترين همشهري ها باهات فاصله ميگيرند اما هموطنت جزوي از خانواده
ات ميشوند.خب ديگه بسه. اما بهترين: اگر شما مشتي سنگ در دستانتان بگيريد و نگهداريد حال چه يكساعت
يكروز و يا يك ماه هرگز نه از وزن سنگ كم ميشود و نه ورزيده تر ميشويد تنها چيزي كه عايدتان خواهد شد
خستگيست"غم و اندوه و ناراحتي همان خرده سنگهاست و عادت كنيد گهگاهي كوله بار غم و غصه هاتون رو
زمين بگذاريد اونوقت بيشتر متوجه خواهيد شد زندگي رنگ ديگري نيز دارد"سعادت دوستان خوبم ارزوي قلبيم بوده
و هست..
من رشته محبت خود را زتو ميبُرم= شايد گره خورد بتو نزديكتر شوم...
+ نوشته شده در ساعت توسط یزدان
|