سادگی یا صداقت؟ آی مادرشوهرها واسه شماست ها...
سلام"
بارها در این مورد هم در این وبلاگ و هم در وبلاگ دوستان بحث شده اما گاهی اوقات باز میبینیم
توی زندگی مردم بطور نا خواسته خدشه هایی وارد میشه که جلوی پیشرفت رو میگیره"وابستگی بیش
از اندازه مادرها به بچه هاشون تو ام با عدم دانش سبب میشه که گاهی مشکلاتی رو ببار بیاره "
و اکثرا برای کسی هم راه گریزی نیست"برگ درختان سبز هر ورقش دفتریست....
از یک مرغ و جوجه هاش یاد بگیریم
اینهمه مخلوقات خداوند که روز مره داریم میبینم. میتونه درس خیلی خوبی باشه که اونها رو سرمشق
زندگی شخصیمون قرار بدیم و ازشون درس بگیریم" گرچه ما در مقابل موجودات دیگه: اولویتی نیز دارا
هستیم. که آن اولویت چیزی نیست الا اینکه ما اشرف مخلوقاتیم"گرچه فقط دلمون خوشه که: کبوتر
حرمیم"چرا که در بعضیهامون اون اشرف بودن هرگز ظاهر نمیشه"وابستگی بیش از اندازه مخصوصا پسر
بچه ها به مادرها که گاهی با بی تجربگی کار رو بجاهایی میرسونه که:دیگران رو وادار میسازه برای حل
مشکلات بوجود امده دخالت در زندگی افراد بکنن"و همین دخالتها سبب بروز مشکلاتی دیگر خواهد
شد.به نظر من اکثر اقا پسرها قبل از اینکه دختر مردم را بنام همسر اینده شون به خانه خود بیاورند باید
به چند نکته توجه داشته باشند"شغل خوب برای خرج و مخارج زندگی مشترک"قدرت مشاوره که بتوان
با مشاوره کردن باهمسرشان بجاهای مثبت برسند. دور کردن خود بزرگ بینی و مخصوصا غرور"پذیرا
شدن از استدلالهای منطقی حال از زبان هر که باشد"و..و..و..و........
اما بهترین خصلتی که یک جوان باید دارا باشد: استقلال فکریست"که اگر با عدمش مواجه باشیم خود
بزرگترین معظل را به بار خواهد اورد.فاصله بین عقد تا ازدواج رسمی بهترین دوره ایست که فرد بتواند خود
را از دست وابستگی نسبت به خانواده خود برهاند" وگرنه باید همیشه با مشکلاتی که بطور ناخواسته
برایش پیش میاید مهیا سازد.اکثر مادرها نه اینکه کینه ای با فرزند خود یا عروس خود داشته باشد بلکه
همیشه دراین فکر هستند که :نکند فرزندم قربانی شود" نکند مرا برای همیشه رها سازد"نکند
عصایی برای پیریم نباشد"
و هزاران هزار از این نکند ها................باعث میشود دخالتهای بیجا و بی موردی در زندگیشان کند"
همین امر نیز باعث میشود نسبت به کسانیکه اونها رو در مقابل خود میبیند جبهه بگیرد این وسط
بیشترین افرادی که قربانی میشوند عروس ان خانواده است. مادرها گمان میکنند: عروسشان فرزندشان
را دزدیده و همیشه خیالبافی های منفی نسبت به عروسشان دارد"خدا نکند در این میان مادرشوهری
باشد دهن بین" و برای ساپورت افکار منفی اش کسی او را همراهی کند اینجاست که نه عقل حاکم
است نه منطق"حتی از این به بعد همه حرکتهای مثبت عروس ان خانواده نیز منفی معنا میشود" همه
کارشناسان در این یک مورد تسلیم شدند که چگونه میشود برای اکثر مادرشوهرها افکار یک بام و دو
هوا را از بین برد" هنگامیکه اسمی از دختر همان مادرشوهر به میان می اید میگویند نمونه اش را
نخواهند یافت" ولی در مورد عروسشان همیشه منفی بافی میکنند در این مواقع هرگز به مادرشوهرتان
توهین نکنید هر چه فریاد دارید بر سر همسرانتان بزنید که چرا: استقلال فکری نداشتند دختر مردم
را گرفتار این ماجرا کردند"
در هیچ کجای دنیا کسی متعهد نیست که بعد از ازدواج پرستاری خانواده شوهرش را بعهده
بگیرد این وظیفه قانونی کسی نیست شاید وظیفه عاطفی باشد"مادرشوهرانی که خود در دوران
جوانی و بعد از ازدواجشان چیزی برای گفتن نداشتند به همین خاطر همیشه در
مقابل مادرشوهران خودشان سکوت میکردند و یک عمر بعنوان یک کارگر برایشان کار میکردند امروزه
اسم ان کار را تربیت و خضوع میگذارند" ببخشید شاید جای این عنوان در اینجا نگنجد ولی بهتر است
گفته شود که:
سگان از ناتوانی مهربانند = وگرنه سگ کجا و مهربانی
اگر انها نیز همانند یک دختر دانشگاهی امروزی میبودند" انها نیز با سواد بودند" و انها نیز تجارب
گذشتگان خودشان را سرلوحه زندگی خودشان قرار میدادند هیچگاه بعنوان یک کارگر برای مادرشوهران
خودشان کار نمیکردند. و در انزمان نیز امار طلاق بالا میرفت" باید نتیجه بگیریم که" انتظاری که از
گذشتگان داشتید از نسل جدید نداشته باشید"در ان زمان هنوز دنیا دهکده جهانی نبوده" در ان دوران
اکثر دخترها فقط تا کلاس پنجم اجازه درس خواندن را داشتند" نه بیشتر" بعضی از در گیریها بخاطر
همین موضوع است که: چون ما بی زبان بودیم شما هم باید بی زبان باشید" چطور وقتی برای
پسرتان زن میگرفتید برایش ارزوی خوشبختی میکردی و حالا چرا خود مانع پیشرفتشان میشوید؟
گنه کرد در بلخ اهنگری= به شوشتر زدند گردن مسگری=
خدای ناکرده اگر دخترتان با طلاق مواجه شد انتقام را از عروستان نگیرید. دلیلش ساده است: افکار
پوچ خود شما بوده که دخترتان را نیز همانند خود تربیت کردید. بیایید با یکدیگر دوست باشید" اگر
مشکلی برای دخترتان پیش امده بولاه قسم اگر از همان عروس خود کمک بگیرید سریعتر مشکل
حل خواهد شد" افکار پوچ را از خود دور کنید تا زندگی همه را به پوچی نکشانید"
از هرکسی سوال کنید دخترتان چگونه دختریست خواهد گفت: بهترین دختر دنیا"اگر اینچنین است
پس اینهمه زنهای بد کجا پیدا میشوند؟برای زندگی فرزندانتان فقط مدیر باشید نه با پیش داوریهای
بیجا بلکه با همفکری و مشورت. بیایید کینه را با دست خودتان از بین ببرید و جای انها را به خوشی و
شیرینی بسپارید" گذشت رو بجای انتقام قرار دهید. از افراد خود ستا دوری کنید برای شناختن افراد
خود ستا" کافیست مشکلاتتان را با انها در میان بگذارید ماهیتشان برایتان مشخص خواهد شد"اگر
کمی بخود بیایید متوجه خواهید شد که با این افکارغرور امیزتان زندگی شیرینی نداشتید پس هنوز
هم دیر نشده"
اِی که پنجاه برَفت و در خوابی= مگر این پنج روزه در یابی="
یادتان باشد برای هرکسی ارزوی خوشبختی کنید خودتان اولین خوشبخت خواهید بود" برای هر
کسی ارزوی ننگ و مرگ کنید خداوند مرگ زودرس را برایتان بارمغان خواهد اورد.و در اخر اگر جسارتی
کردم به بزرگواریتان مراببخشید. ناگفته نماند که طرف صحبتم با 80 در صد از مادرشوهران بوده چرا که
مادرشوهران نازنینی هم هستند که شیرین تر از خود مادرها هستند قدرشان را بدانید و شاکرشان
باشید. سطل زباله را باز کنید و افکاری چون: گربه را دم حجله میکشیم را در زباله دان بریزید"
فورا در را ببندید" که شامه نسل جدید از این افکار بهم میخورد. یادتان نرود که: زنها: اشرف" افسر"
افضل" اعظم"و اقدم هستند. افکارشان ظریف" جسمشان ظریف" روحشان ظریف" و لطفشان نیز
ظریف میباشد . این کار خداست نه کار من و تو" پس سعی کنید با خشونت با آنها رفتار نکنید.
بامید روزهای خوش زندگی برای همه دوستانی که باور دارند از دامن زن مرد به معراج میرسد......
بابای
دنیا دار مکافاته ها
بسم الله الرحمن الرحیم