زندگي بدون موسيقي يعني" دنياي بي خورشيد


 اگر امروز صف اول هستيد و سرود شادماني ميخوانيد"فراموش نكنيد

روزگاري زنبيل پيري دستمان است و براي لقمه اي محبت پرسه ميزنيم.


يك روز زندگي روشن" و روز ديگرش تاريك ميباشد" سعي كنيد از روزهاي

روشنش آنقدر نور بگيريد كه در روزهاي تاريك روشن بمانيم.



مادر ها دريايي هستند كه: سيل دردهاي ما را تا قطره آخر ميپذيرند"و طغيان

نمي كنند.


نمك نشناس را اگر در معدن نمك نيز ببريد بي نمك فكر ميكند.


آنانيكه سرنخ دورويي در دستشان است  معمولا بافتنيهاي دورنگي نيز براي شما

ميبافند.


روشندلان را بدنام نسازيد" نابينايان  كساني اند كه: چشم دارند اما چشم ديدن

كسي را ندارند.


وقتي حناي كسي رنگ ندارد به رنگهاي مصنوعي متوسل ميگردد.پس مواظب

باشيد تا رنگ نشويد كار اينگونه مردم رنگ كردن ساده دلان است


 آدمهاي دورو حتي" لبهايشان نيز با هم يكرنگ نيستند و اگر لب بالاييشان

بله بگويد بي شك لب پايين نه بر زبان  دارد


هيچگاه مايوس نشويد:

ممكن است آخرين كليدي كه در جيب داريد قفل را بگشايد.


رانشها سرانجام به اثبات رساندند كه: كوه به كوه ميرسد" راستي  آدم به آدم

چي؟؟//


در آسياب زمانه اين عمر ماست كه آرد ميشود" و موي سفيد گواه اين مدعاست.


شكيبايي را از سنگ صبور اموختم كه: هزاران درد را در پيمانه دلش ميريزد.

اما هرگز پيمانه صبرش لبريز نميگردد


هرگز بد بين نباشيد چرا كه در تاريكترين شبها ستارگان زيبا را بهتر ميتوان تماشا

 كرد.


اگر محفلي را رسمي ديديد"حتي به كلمات خود هم  لباس رسمي بپوشانيد .

وگرنه غير رسمي نيز از شما  پذيرايي خواهد شد


يك كلمه محبت آميز ميتواند تمام زمستان انسان را گرم نگاهدارد.


عمر انسان كه به هشتاد و نود برسد طول عمر را بنمايش ميگذارد. اما عرض

عمر درك و شعور و فهم و غيرت ميباشد براحتي هم بدست نميايد


كلامي كه از دهانمان بيرون مي آيد رونوشت شناسنامه شخصييتي ماست"

پس سعي كنيم برابر اصل باشد.


اگر كسيكه همسر خود را آنطوريكه آرزو دارد انتخاب نكرده" دو نفر را بدبخت ميكند.


اگر كسي بتواند كليد دهان خود را بدست مغزش بسپارد" و زبانش را تابع ان قرار

دهد" و از دادن پاسخ منفي شرم نداشته باشد بندرت  بدرد سر خواهد افتاد.

و كمتر احساس پشيماني ميكند.


برخي وقتي سفره دل خود را ميگشايد انواع خوردنيها از جمله غم و غصه

را نيز به ميهمان خود ميخورانند.


تنفر همانند آنست كه: شما زهر بنوشيد اما منتظر بمانيد تا كسي ديگر بميرد.


و در آخر مواظب باشيد تا پناهگاه غم نسازيد دلهايتان را" و كينه ها را

از آن بزدائيد. وجايش لذت و زيبايي بپرورانيد.