یا من اسمه دواء و ذکره شفاء ...
يَا عُدَّتِي عِنْدَ شِدَّتِي يَا رَجَائِي عِنْدَ مُصِيبَتِي يَا مُونِسِي عِنْدَ وَحْشَتِي يَا صَاحِبِي عِنْدَ غُرْبَتِي يَا وَلِيِّي عِنْدَ نِعْمَتِي يَا غِيَاثِي عِنْدَ كُرْبَتِي يَا دَلِيلِي عِنْدَ حَيْرَتِي يَا غَنَائِي عِنْدَ افْتِقَارِي يَا مَلْجَئِي عِنْدَ ضْطِرَارِي يَا مُعِينِي عِنْدَ مَفْزَعِي
اى ذخیره هنگام سختى من اى امید من در برابر پیش آمدهاى ناگوار اى همدم من هنگام ترس و وحشت اى رفیق من در غربتم اى صاحب اختیار من در نعمتم اى فریادرس من در غم و اندوه اى دلیل و راهنمایم هنگام سرگردانى اى توانگرى من هنگام ندارى اى پناه من هنگام درماندگى اى کمک کارم در بیچارگى و پریشانى
پروردگارم چگونه میتوانم شکرگزار محبت بی دریغت باشم؟
چگونه تو را سپاس گویم که لایق عظمت کبریاییت باشد؟
امروز باز تو مرا در لطف و کرامت خویش غرق کردی و من نا توان از شکر!
خدایا شاکرم که دلهره هایم را به آرامش،ترسم را به امید،
غمم را به شادی،سکوتم را به فریاد،بدل کردی.
خدایا سپاس از اجری که در ازای صبرم دادی.
سپاس از این همه لطف بی منت تو.
ای لنگر تسکين!
ای تکانهای دل!
ای آرامش ساحل!
با توام
ای نور!
ای منشور!
ای تمام طيف های آفتابی!
ای کبود ارغوانی!
ای بنفشابی!
با توام ای شور، ای دلشوره شيرين!
با توام
ای شادی غمگين!
با توام
ای غم!
غم مبهم!
ای نمی دانم!
هر چه هستی باش!
ای کاش...
نه، جز اينم آرزويی نيست
هر چه هستی باش!
اما باش!