مادران

گویند که لحظه ایست روئیدن گل" آن لحظه هزار بار تقدیم تو باد


تـاج از فـرق فلك بـرداشتـن


تـا ابـد آن تـاج بـر سـر داشتـن


در بـهشـت آرزو ره يـافتـن


هـر نـفس شـهدي بـه سـاغـر داشتـن


روز در انـواع نـعـمت ها و نـاز


شـب بتـي چون مـاه در بـر داشتـن


جـاودان در اوج قـدرت زيـستـن


مـلك عـالـم را مسـخّـر داشتـن


بـر تـو ارزانـي كه مـا را خوشـتـر است


لـذت يـك لـحظـه مـادر داشتـن .


تسّلی بخش تمام کسانی که مادر گرامشون رو از دست دادند

قدردان مادران تان باشید

شادمان باش تو ای مادر من ای گرانقدرترین گوهر من

به جهان زحمت من بر سر تو سایه رحمت تو بر سر من

مادرم دوست دارم من بخدا

میپرستم تو رو من بعد خدا { قَد خدا }

مادران را همه تقدیر کنیم از محبت همه را سیر کنیم

چون به پای من و تو پیرشوند جان فـدای ره این پیر کنیم

مادرم دوست دارم من بخدا

میپرستم تو رو من بعد خدا { قَد خدا }

زیر پای تو بهشت ابـدی همه ی عمر برایم مددی

هرچه تقصیر و قصورم دیدی متحمل شدی و دم نزدی

مادرم دوست دارم من بخدا

میپرستم تو رو من بعد خدا

=========================

الحق که مادران خدایان روز ی زمین اند"

مادران و همچنین پدران نشانه ای بزرگ از عینیت خالق برای ما در روی زمین هستند"


تک تک ماها بدرستی میدونیم در هیچ موردی ذره ای نمیتونیم تردید کنیم" مثلا در معامله ای

پدری بما پیشنهاداتی بده ما فکر کنیم نکنه قراره سرمون کلاه بذاره؟


یا مادری راهی بما نشون بده یا خوراکی تقدیممون کنه ما از پاک بودن یا نبودنش تردید کنیم"

مگه میشه؟


ولی متاسفانه در مورد خالق هم ازش میتوسیم هم عشقشیم هم خالق همون

پدر و مادرهای ماست" هم بخودمون جرات میدیم که بهش شک کنیم" خدایا چرا؟

خدایا ما چی؟ خدایا یادت رفت؟ براحتی حتی گلایه میکنیم در صورتیکه گفته

تو موظفی بندگیت رو با سجده کردنت ثابت کنی تا خدایی مرا در مورد خودت

بنفع امروز و فردایت ببینی" میتونی با نیت زرنگ و بودنت و بزرگ شدنت منو

دور بزنی اونوقت با مسئولیت خودت هر راهی انتخاب کردی سریعتر میرسونمت..

جالبه که باز هم میگه هر گاه برگشتی مغرور نیستم باز تو رو میپذیرم.

عیوبتم به بنده های دیگه نمیگم ستار العیوبم" براحتی هم اگر خضوع باشی میبخشمت..

کاری که ماها به همنوع خودمونم هرگز نخواهیم کرد.


هرگز در هیچ کتاب و آیینی یاف نشده که خالق به شخصی بی دلیل اموال بینهایت

عنایت کند یا بی دلیل مسدود کند راه رزق و روزی بنده یا از حرکتی باز بدارد

شخصی رو برای پیشبرد هر کاری"


کافیست برای درک این مسائل به گزینه هایی چون توان و قدرت ذهن و اراده که

هر زمان او فرمان دهد امواجش بسمت و سوی ان بنده راهی شود"

اگاهی داشته باشیم.


در انصورت بهتر متوجه خواهیم شد که در اوج خوشیها یکباره شاهدیم تمام روزنه ها

بسته و به سختیهایی مبدل میشه تا برسیم به مرز

{{ دیگر خسته شدم و از من بر نمیآید.}}


انجاست که با هوش و قدرتمان تمام تلاشمان را خواهیم کرد باز به راه های بن بست

و مسیری بسته میخوریم":باز دلشکسته.و نا امید..


اصالت و ثبات در ایمان یعنی" بحدی ایمان داشته باشی اونم با چشم باز نه با ترس"

که وقتی گام بسمت ارزوهات برداشتی با جرات به او توکل کنی" ولی خودت دلیلی

خودت عاملی" نه اینکه تو پسخونه بشینیم و گلایه کنیم"


قومی به جد و جهد گرفتند زلف یار " قومی دگر حواله به تقدیر میکنند..


با ریزترین علامت نا امیدی خانه نشین میشن که: ای بااابا سرنوشت ما

همین بوده تقدیر ما همین بوده............عجب"


اما به یکباره میبینیم بصورت الهام روزنه ای پیش روی ما سو سو میزنه"

افرادی فکر میکنیم ناخواسته ولی او خواسته که بیاری ما بیاد"مامور بشه"

اینجاست اگر بیدار باشیم یا سبک خواب باشیم" ان مسیر رو دنبال و به بزرگراه خواهیم رسید"

تن پروریها و تنبلیها " و از کسب تجارب دیگران و عدم مطالعه در این مسیر

باعث میشه پیگیر ان روزنه نیز نباشیم .


چه بسا افرادی نام اون روزنه ها رو شانس میذارن" ایکاش همگی یکسان برسیم

بدانجاییکه درک کنیم:

(( ماجزیی ازخداهستیم وخداوندازروح خود درما دمیده است بنابراین اراده خدا،

اراده ماست واراده ماهمان اراده خداست"))

اگر دقیقا به مرز از باور برسیم"

ای انکه طلبکار خدایید..خود آیید """ حاجت به طلب نیست شمایید شمایید"

انگاه خواهیم فهمید از چه کسی انتظار طلب داریم از خدایی که در خودمون وجود داره؟


نی من منم و نی تو تویی نی تو منی
هم من منم و هم تو تویی هم تو منی
من با تو چنانم ای نگار ختنی
کآندر غلطم که من توام؟ یا تو منی؟


راز و راه رسیدن به آمال هایی که فکر میکردیم دست نیافتنیست

بلند شدن و گام برداشتن بسمت هدف هاست.


در این جهان پهناور احدی ادرس دقیق ندارد که از پول حلال کسی بتونه راه صد شبه رو

یکشبه طی کنه" اتفاقا اگر پشت کنی به قانون خدا و فقط به مسیر یکشبه فکر کنی"

خدا دقیقا در همان مسیر روزنه هایی برات باز میکنه و بزودی شاهد خواهیم بود

رسید بجایی که دارایی هایی که بهمراه ارزوهای شیرینش داشته رو چنان از دست داده

که نمیتونه از بدست اورده های فراوان و محصولش بهره ببره" مثال" بیماری ...

داری نمیتونی بخوری" چند نفرو سراغ دارید؟

زندگی مالی در حد عالی" نون رو باید سوخته بخوره برنج رو ته دیگ بخوره" گوشت نباید بخوره

غذا رو بی نمک بخوره" چایی رو بی قند بخوره" و ...و..

ماحصل میانبر رسیدنش میشه از اوج ناتوانی به شرکتهای خیریه پرداختن انهمه داراییها رو......

کمی تامل کافیست" قدرت..سلامتی" اندیشه سالم بالاترین سرمایه ایست

که داریم و ناسپاسیم" همانطوریکه کرارا عرض کردم لابلای مطالب گذشته"

هر چیزی رو به اندازه لیاقت خالق بما میده و اگه لایقش نبودیم نخواهد داد

و داده هاش رو نیز پس خواهد گرفت"

ازموده را آزمودن خطاست بهتره درس بگیریم...


اگر اینگونه رسیدیم با داشتن سعادت" سلامتی" فرزند نیک " مالی پاک.."

مانند آب خوردن اون اموال دیگه بچشمت سرمایه بنظر نمیاد که برخ بقیه بکشی

بلکه تبّرکه هم برای تو هم برای دیگران" دریایی از خیره" دستت و مالت چنان با برکت میشه

حتی با اون داراییت ذره ای بکسی وام بدهید زندگی ان فرد هم دگرگون خواهد شد

بسمت پیشرفت و سعادت ..

و بحتم در اوج بی نیازی به ثروتی وصف نشدنی خواهیم رسید.


جا داره ابیاتی زیبا از زنده یاد استاد شهریار رو یاد اور بشم:


جوانی شمع ره کردم که جویم زندگانی را
نجستم زندگانی را و گم کردم جوانی را

کنون با بار پیری ازرومندم که برگردم
بدنبال جوانی کوره راه زندگانی را

بیاد یاد دیرین کاروان گم کرده را مانم
که شب در خواب بیند همرهان کاروانی را.


خدا بصورت فیزیکی سنگی رو برامون از زمین بلند نمیکنه" بلکه راه بلند کردن سنگ رو

بهمراه هوش و استعداد بما بخشیده این ماییم که چگونه از این معادلات بر بیایم"


چه بسا در مسیر پیشرفتمون علاوه بر مسئول خود بودن" مسئولیت افرادی که از هوش و توان

مثبت برخوردار نیستند نیز باید حمایت و دستگیری کنیم"


اینجاست که علاوه بر حمایت و هدایت پدر و مادر که وظیفه قانونی و عاطفی ماهاست"

وظیفه یاری رسادن به یک علل ناتوانی یک معلول یک کهنسال یک موجود ناتوان

یک فرد بی پناه و حتی یک حیوان گرسته تسلیم شدهو گربه ای که بوی غذا

هدایتش کرده بسمت درب خانه ات...و...و.و.. باید دست یاری رساندن بسویش دراز کنیم

این همان بذریست که میکاریم و نتیجه اش را در اخرت و بهشت که دقیقا از ابتدا تا

انتهای زندگی بر روی همین زمین در این فصل" از زندگی ماست" برداشت خواهیم کرد"


عاقبت بخیری منظور زیر زمین رفتن و بهشتی پر از شراب ناب یافتن نیست"


همانطوری که والاترین نوع عبادت فقط خدمت به مخلوق کردنه


و نیازردن موجودات خداوند" نه اینکه معتکف و تن پروری دنبال کنیم


و کنج خونه بشینیم شبانه روز سه هزار و پانصد و بیت ذکر بگیم"


اینها ما رو بجایی نمیبرسانند" باید شروع کرد باید همت گمارد باید


اراده رو بکار انداخت و باید از همه مهمتر توکل به خالق کرد" اوست که


میفهمد ایا ضرر امروز نفع فردای ماست؟ بحتم تو رو در معرض بیماری


سخت قرار خواهد داد" آزمون مفهومش همینه" که این مدت رو بخاطر


رفع و دفع اون خطرآینده "نتونی فعلا بلند شی" و همانطوریکه اگر نفع و


سودی برای ما قرار است رقم بخورد"از معماملات ریز و بی پایه و ضرر افرین


به هزار روشی ما رو دور نگهمیداره"تا مرتکبش نشیم" بحتم در اخر کار خیریست


که نباید اون معمامله صورت بگیره" وظیه نداریم هم اعتماد کنیم


هم توکل کنیم هم گلایه کنیم که خدایا بمن عقل دادی دارم با هوشم فلان معمامله رو


انجام میدم چرا راه رو بر من میبندی؟ از هوش و از الهامات حتی


از الهاماتی که بصورت پیامی در خواب سراغت میاد غافل نباش"


ز دنیا نیکی و زشتی هر کس کی شود پامال؟
ز گندم جو نروید حاصلی در کشت و کار اخر

======
عصای پیریت گردد هر ان دستی که بگرفتی
نهال خود شکستی هر نهالی را که خم کردی

==============
هر دست که دادی به پدر منتظرش باش
گیری بهمان دست تو" دست پسر خویش

============
خیر اغاز دنیا و اخر دنیا نصیب تک تک عزیزان باد