ره چنان رو كه.......... رفتند

 
ببخش تا بخشيده شوي

راهت رو عوض نكن مقصد هر دومون خاكه

خدا رو هزاران هزار بار شكر الهي هميشه مشكلات همه بندگان حل شه تا دل همه شاد بمونه باز مثل هميشه روحرفم باقيم :خدايا هر كسي بهت كفر ميگه خودت ادبش كن .. بر هر چي بخيل و كم بين لعنت.
ميگن چند روزي پي در پي كسيكه رعايت دوستي رو نميكرد نمك شناسي تو كارش نبود دلشكني واسه ديگران مثل اب خوردن بوده براش" مياد در خونه حكيمي: بهش ميگه برام دعا ميكني قسمتم بشه برم خانه خدا؟ حكيم بهش گفت" عزيز دلم نيازي به دعاي من نيست بهترين كار در اين هستش كه اخلاقت نيك باشه رفتارت و ادابت مثل ادمها باشه حق همسايگي و دوستي رو بجا بياري اونوقت خدا هم قسمتت ميكنه"ديد باز داره حرف خودش رو ميزنه مجبور شد بهش بگه باشه برات دعا ميكنم قسمتت بشه" گذشت و گذشت و گذشت: تا يكروز اومد پيش حكيم: مژده مژده حكيم پرسيد چي شده؟ گفت قسمتم شد سر ماه داريم ميريم خانه خدا" راستي ببينم تو برام دعا كردي قسمتم شد؟ گفت اره همش از دعاهاي من بوده" حالا ببينم يه پيغامي بدم  همينكه رسيدي خونه خدا پيغامم رو به خدا ميدي؟ گفت اره كه ميدم پيغامت چي هست؟ گفت وقتي رسيدي كنار خانه خدا دست ميبري دامن خدا رو ميگيري" ميدوني دامن خدا چيه/؟ گفت نه" اي بابا خب همون پرده سياهي كه دور خانه خدا كشيده شده بهش ميگن دامن خدا گفت اهان متوجه شدم  خب"گفت دامن خدا رو ميگيري و از طرف من نيم ساعت اشك ميريزي" بعد سرت رو بالا بگير و بلند داد بزن و بگو اي خدا: عربستان سعودي رو كه طويله درست كردي و هر احمقي رو تو خونه خودت راه ميدي" اما بهم قول بده بهشت رو طويله نساز
مرد با خوشحالي تمام گفت اي بچشم و راه كعبه رو در پيش گرفت: دوستان چند تا حيوون سراغ داريد تا وقتي حاجي نبودند اقا بودن؟
قربون هر چي كهنه مسلمون بشم كه نه دين رو ببازي ميگرفتند و نه چاپلوسي بلد بودند.
 واسه همينم  كسانيكه قلبشون پر از كينه ميبود در خونه خدا ميرسيدند تبديل به سنگ سياه ميشدند. تا همه بفهمند باور و ايمان رو نميشه به بازي گرفت اما حالا ديگه بجاي اينكه تبديل به سنگ سياه بشن خداباهاشون كاري ميكنه كه رنگ خوشي در زندگيشون ديده نشه دروغ ميگم؟ ادامه بده وقتي به تركستان رسيدي بهت ميگم.
 اي قدرت مطلق" اي خدا جون هر چي ادم متملغ  رو ريشه كن   بكن" اول از خودم اغاز كن....
باباي دوستان گلم.
**************** 
بهمون یاد دادن خدا تنهاست٬ولـــی ما که خدا نیستیم٬پس چرا از همه تنهاتریم؟

*************************

بودن با کسی که دوسش نداری و نبودن با کسی که دوسش داری٬همه اش رنجه٬پس اگه مثل خودت پیدا نکردی٬مانند "خدا"تنها باش
*************************
وقتی کبوتری شروع به معاشرت با کلاغها میکنه٬پرهاش سپید میمونه٬اما دلش سیاه میشه....

*************************
  راستي ميدونستي:دوست داشتن کسی که لایق دوست داشتن نیست٬اصراف محبته.

*************************

کسی رو برای دوستی انتخاب کن که قلب بزرگی داشته باشه تا مجبور نشی واسه اینکه تو قلبش جا

شی٬خودتو کوچیک کنی....

*************************
یادمون باشه یاد هم باشیم٬شاید سالها بعد در گذر جاده ها٬بی تفاوت از کنار هم بگذریم و بگیم اون غریبه

چقدر شبیه خاطراتم بود!

*************************
تو ویترین زندگی٬به عروسکی که مال تو نیست٬نگاه نکن٬چون اون فقط وسوسه ت میکنه اونی و که داری٬از دست بدی....

*************************
وقتي تو به افتادن من تو خیابون خندیدی٬..من تمام حواسم به چشمای مردم شهر بود که عاشق
 
خنده ات نشن.....
*************************
اگه بهت زل نمیزنم٬واسه اینه که رازی هست که با نگاه فاش میشه...

برایت ارزو میکنم بهترین هایی را که هیچکس برایم ارزو نکرد.........
 
*************************
میدونی سخت ترین درد در دنیا چیه؟وقتی بفهمی واسه کسی که تموم زندگیته٬فقط یه تجربه ای...
*************************
برای عشق گریه کن٬اما کسی رو به خاطر عشق به گریه ننداز٬عشق بازی کن٬اما کسی رو با عشق بازی نده
*************************
ای دل لبریز از شوق و امید
کاش میدیدی که فردا نیستیم
کاش میدیدی که چون پنهان شدیم
در همه آفاق پیدا نیستیم
گرچه هر مرگی تسلی بخش ماست
کاندر این هنگامه تنها نیستیم
بدتر از مرگ است آن دردی که باز
زندگی میخندد و ما نیستیم
 
*************************
قانون عشق عامي:
یه پسره با یه نگاه از دختره خوشش میاد و عشق از طرف اون شروع می شه٬تا جایی که زندگیشو پای عشقش میذاره٬ اما دختره باور نمیکنه٬البته حق هم داره ٬چون چیزایی كه قبلا از عشقش ديده بود محتاط بوده..٬تا دختر میاد پسر رو باور کنه٬پسره دلسرد و خسته می شه و به یکی دیگه نگاه میکنه و می ره با اون...بعد که دختر تازه تونسته پسر رو باور کنه٬می ره طرفش٬اما پسر رو با یکی دیگه میبینه و اینجاس که با درك و منطق خودش  میگه:
حدسم درست بود....


*************************
اهان تازه يادم اومد: لاک پشت ها هم عاشق میشن٬فقط تحمل عشق براشون راحتتره٬چون حداقل

عشقشون آروم آروم ترکشون میکنه....


*************************
و در اخر:راننده تاکسی اسکناس رو گرفت و پرسید:یه نفری؟"

مکثی کردم و گفتم خیلی وقته.......
 
*************************
اخه چقدر ما ياد مردم بديم باور كن  علامه دهر شديم از بس عالمانه حرفيديم و جالب ميدوني چيه؟ كه

هميشه باز اقا معلمه محكومه.. خنده داره نه؟
[زبان][زبان]امضاء   يادم رفت كجاست
 




شادي جان به اينجا ميگن بام شمال يعني4200 متر از كف دريا بالاتره" ادمهايي كه الكي بادي به غبغب ميندازن وقتي برسن اينجا از فشار هوا نفسشون بريده ميشه اونوقت ميفهمن شمال چيه و شمالي كيه.. قابل توجه ابجي ارزوي من.
بالاي جنت رودبار هستش

****************************
من نه عاشق هستم و نه محتاج نگاهي كه بلغزد بر من

من خودم هستم و تنهايي و يك حس غريب" كه

 به صد عشق و هوس مي ارزد

دعاي سال جديد

حالا كاملتر شد انگار

بعد از خواندن هر كجاش رو ديدي دارم كذب ميگم بهم ياد اوري كن باشه؟

عزيز دلم براي باز پس گيري ابروم  منكه خصوصي نوشته بودم اما چون تو عمومي نوشتي بايد ديگرون بدونن

قضيه چيه دليلش رو دقيق بفهمن  اونوقت راحت تر بتونن تف تو صورتم بندازن خب..

خدايا به آبروي بندگان خوبت كه خودت اشرف مخلوقات آفريديشون قسمت ميدم..

هر كسي ابروي ديگران رو ناديده ميگيره ابروش رو ببر" هر كسي مشكلات ديگران رو مشكلات خودش نميدونه

چنان هراسانش كن تا رنگ خوشي رو نبينه" خدايا به حرمت امامانت قسمت ميدم به بزرگي خودت قسم:

تو خود گواه هر چيزي كه پشت پرده ميگذره هستي:به ديگران كاري ندارم"اگر تا به اين تاريخ بجز حس يكرنگي و

خانوادگي به مشكلات ديگران نگرشي داشتم"و براي نمك پاشيدن زخم ديگران باهاشون درد و دلي كردم جزاي

من رو باندازه لياقتم بخودم برگردون" و اين اجازه رو بمن بده: اگه تعبيري نا بجا بر من روا داشتند تا عذر خواهي

نكردند از حقم نخواهم گذشت دلم ميخواد بهمون اندازه كه دلم رو شكستند دلشون رو بشكوني" اين خواسته

من بود بقيه اش رو خداي مهربونم خود داني..اصلا ميتوني براحتي ببخشيش.

همينقدر ميدونم " وقتي براي ديگران عمومي مينويسيم" به هر كسي مربوط ميشه دليل نوشتنمون رو توضيح

بديم" فقط موندم چقدر راحت ديگران در مورد ادمها قضاوت ميكنن بدون اينكه از هر دو طرف حرفي بشنوند"

يا منظور كسي رو درك كنند" دقيقا مثل اين ميمونه كه يكطرفه بري پيش قاضي و جالب اينجاست قاضي برات

حكم هم صادر كنه".//نامرئي عزيز: مثل هميشه همانند ابجي تني ام دوست دارم"فقط ازت ميخوام دوستانت

رو الك كن" غربال كن" صافي بزن" سيفون بزن"چون خودت بهتر ميدوني هدفم و حرفم چي بوده" اما اين وسط

دوستاني اومدن نظر نوشتند كه انگاري از صاحب عزا بيشتر ميخوان گريه كنند.. بدون شك در جايي خوندي كه

ميگن هر كه از صاحب عزا بيشتر بگريد ابله هست....ابجي مهربونم ازادي در مورد من تحقيق كني اما صداقت

رو در نظر بگير" غرض شخصي رو كنار بذار" خواسته هاي قلبيت رو هم  همچنين" بعد تحقيق كن چون ابجي مني

ازادي" يك مورد فراموش شده بود بگم: و اونم اين بوده كه:اگه زندگي شاد و دلچسبي ميخواي بايد قلبت رو

صيغل بدي"تا بدرخشي" اگه ميخواي بهتر راه بري" بايد تمرين كني ضمنا اگه دعا كني پاي پسر همسايه

بشكنه" هرگز در راه رفتنت تاثيري نخواهد داشت" موفق باشي ابجي گلم" اينها رو نوشتم كه خودت بخوني

به هيچ احدي هم اجازه نميدم اين وسط از حرفهاي ما بل بگيرن تا دو بهم زني كنن"اين رو گفتم تا از داداشت

ياد بگيري هر كي اومد دهان باز كرد بهش اجازه ندي چرنديات رو سر هم بكنن" اونم بدون تحقيقات" خوشبخت

باشن همه كسانيكه لايق خوشبختي هستند..

به ولاي علي من خصوصي نوشتم"

به اعتقاداتم قسم اگه قصدي ميداشتم چرا دلسوزي ميكردم. لابد خودي دونستم ديگه"

بولاهه قسم بارها براش نوشتم ابجي گلم با هر كسي مثل خودش برخورد كن تا سختي روزگار كمتر نصيبت

بشه  اما اينبار وقتي اومدم خوندم كه شب عيد اومده كنار مامان  ميخواد سبزي پلو ماهي باندازه دونفر درست

كرده با مامان نوش جون كنه  خدا ميدونه وقتي تا اينجاش رو خوندم چقدر كيف كردم.اما وقتي ديدم: بيموقع

سر رسيدند كه ابجيم مجبور شد با داشته هاش بسازه  اونم با اون درد كمر كه الان خودم درگيرشم  بعد از

عمل كردن مهره كمرم هنوز نميتونم يه سرفه شديد بكنم  بهر حال: انگار دلم رو

كارد كشيده باشن همينكه خوندم رفتم براش نوشتم اخرين باريه كه اومدم اينجا ديگه نميام چون هر چيزي

به صلاحش گفتم تاثيري نداشت" ضمنا اگه حذفش كردي بذار ياداور بشم كه نگفتم چرا كفر ميگي اون مال

قضيه دو ماه قبله اينبار برات نوشته بودم ابجي نازم براي راحت كنار اومدن با مشكلات زندگي سعي كن اون

مشكلات رو تو زندگيت بپذيري . همين به روح بابام اگه زياده گويي كرده باشم"حالا تو دلت ميخواست همينو

بهونه كني كه داداشت نياد خونه تو خب موفق شدي خسته نباشي.اصلا من احمق نميدونستم كه رفتن من

به اونجا حس برادرانه من براش اينقدر سنگين باشه"چرا به بقيه ادمها اينهمه حرافي نكردم؟

 والا بقول خودش غلط و بيجا رو با هم ميكردم برم" مگه فضول خونه ديگرونم؟اينو هم بگم ها: بهمون خدا قسم

هرگز فكرشو نميكردم تو يكي بتوني اينطوري همه چيز رو نديد بگيري و بي پروا بشي براحتي بگي برو گم شو

بخدا قسم اگه حس ميكردم نبودنم باعث خوشحاليش ميشد و دلش باز ميشه كر و كور ميشدم مانع رشدش

بشم.. بهر حال بازم دير نشده اميدوارم با نيومدنم خوشبختي نثارت بشه زندگي بكامت شيرين..

اگه ميبيني چرا اينجا اينها رو نوشتم چون ابجيم فرمود نوشته هاي منو حذف كرده مجبورم براي باز پس گيري

ابروم دفاع كنم از خودم تا ديگران بدونن چرا ابجي نازنينم داغ كرده. صاف و پوستكنده ميگفتي داداش گلم تو كه

تو ناز و نعمت بزرگ شدي چه ميفهمي من چگونه زندگي ميكنم كه در انصورت بهت ميگفتم.زندگيم نابود باشه

اگه گرسنگي و فقر رو نچشيده باشم. اگه تو ناز و نعمت بزرگ شده بودم كه درك نميكردم شب عيد بدون خبر

قبلي مهموني رفتن چقدر زشته...و....  اصلش ميدوني چيه؟ ابجي ما چون متحمل سختي ها شده تو

زندگي فكر كرده فقط خدا براي خودش افريده سختي ها رو نه عزيز دلم همه ادمها بنوعي تو زندگيشون

مشكلاتي دارن شايد بدتر از من و تو.  فقط به زبون نميارن... فعلا براي امروز بسه. 

سال نو مبارك

از امام جعفر صادق پرسيدند ايا از دامن زن مرد به معراج ميرود گفتند اري"
پرسيدند پس چرا همه مردها به معراج نميروند:؟ فرمود باز همون زنها نميگذارند..


دوستان گلم:
ابا افتخار نميكنيد دوستتان يه كودن نباشه؟
افتخار نميكنيد وقتي بهش پس گردني بزنيد برگرده دستتون رو بشكنه؟
ايا افتخار نميكنيد بهش توهين كنند مثل گاو سكوت نكنه؟
ايا به دوستي كه دست و پاش به هر جايي باز باشه تا اخر خط بره كم نياره افتخار نميكنيد؟
يادتون باشه " من همون ادمي هستم كه 24 سال با كساني كار ميكنم كه:رئيس جمهور گرفته تا كشاورز با همه افكار سر و كار دارم" فقط از رو صداقت و يكرنگي ميتونن شونه هام رو به خاك بمالند با زور ازمايي تا اخر خط باهاتون هستم تا عمر داريد بدونيد يه دوستي داشتيد كه مثل  احمق ها نبوده يا هوس باز نبوده با كشيدگي ابرو دلش رو ببازه تا اخر خط باهاتونم"
 اما شخصا دلم ميخواد هميشه دوستانم شونه هام رو بخاك بمالند.
چون اينطوري عادت كردم"..

+ شادي عزيز هم پست جديدي نوشته كه فعلا با خواهش من ثبت موقتش كرده ممنونم شادي جان.
بهر حالا دلايلي پيش مياد ادم درگيري كلامي پيدا ميكنه و حالا كه اينطوري شده نميتونيم هر چي خوبيهاي قبل رو ناديده بگيريم كه زشتي ها بجاي خودش خوبيها هم بجاي خودش نيكوست. حالا هم داريم ميسنجيم كدوم يكي از اين دو خصلت پيروز ميدون ميشن خوبيها يا زشتيها...اونيكه انسانه خب جايز الخطاست مرتكب اشتباه ميشيم هممون " اما وقتي اشتباهي بكنيم باز نخوايم قبولش كنيم اسمش رو چيزي ديگه ميذاريم نه انسان.. فداي همه خوبان