انــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــدرز...

قبل از هر چيزي:

ميلاد اسوه آزادگي و ايثار سومين اختر آسمان ولايت

آقا امام حسين(ع) و همچنین میلاد با سعادت امام سجاد(ع) و

حضرت ابوالفضل (ع)

بر همه آزادگان جهان مباركـــــــــــــــــباد

=======================

از زنده یاد دکتر قیصر امین پور

==================

كودكيهايم اتاقي ساده بود

قصه ای دور ِ اجاقي ساده بود

شب که ميشد نقش ها جان مي گرفت

روی سقف ما که طاقي ساده بود

مي شدم پروانه ، خوابم ميپريد

خوابهايم اتفاقي ساده بود

زندگي دستي پر از پوچي نبود

بازی ما ، جفت و طاقي ساده بود

قهر ميكردم به شوق اشتي

عشقهايم اشتياقي ساده بود

ساده بودن عادتي مشکل نبود

سختي ِ نان بود و باقي ساده بود

**********************************************

از قديمها ميگفتند كه: يك روزي شخصي براي رفتن به دياري ديگر مجبور شد از رودخانه اي بگذرد

"هنگاميكه به رودخانه رسيد كوله بارش را بر زمين گذاشت خواست كمي استراحت كند كه

" صدايي او را متوجه خود ساخت: كمك كمك!!!!!!!!!!!!!!!!

  وقتي به داخل رود خانه نگاه كرد ديد كسي در حال غرق شدن است فورا لباسهايش را از تن بيرون

اورد و به روخانه زد با كلي زحمت او را نجات داد و با تنفس مصنوعي كمي حالش بهتر شد

زماني نگذشته بود كه ديد باز هم كسي كمك مي طلبد

دوبارده در اب پريد و نفر دوم را هم نجات داد. بهمين منوال" نفر سوم و چهارم و پنجم و.......

با خودش گفت خدايا خود من هم خسته شدم با اينكه ديگر تواني ندارم باز هم در ميان رودخانه از من كمك

طلب ميكنند.ولي گرچه خسته شدم نميشود انها را به حال خود رها كرد"كه غرق شوند.

هنگاميكه مشغول نجات دادن يكي از باقيمانده ها بود متوجه مردي بالغ شد كه از ان نزديكي رد

ميشد اما با صداي بلند به او ميخندید كه ديوانه در ميان اب سرد رودخانه چه ميكني و دنبال چه هستي؟

مرد با عصبانييت گفت اي مرد سالخورده بجاي اينكه بهمنوع خود كمك كني و از غرق شدنشان جلوگيري

كني بحال من ميخندي؟ مرد سالخورده سكوت كرد

و همانجا ايستاد تا وقتي كه غريق را از اب بيرون كشيد نزديك ان مرد رفت و به او گفت:

آيا بهتر نبود قبل از اينكه به درون اب

نگاه كني كمي هم به اطراف رودخانه توجه ميكردي؟

وقتي ان مرد به بالاي رودخانه نظر افكند ديد كه يك شخص ديوانه اي

رهگذران را بدرون اب مياندازد.

بنظر شما هيچگاه به اطراف خود نگاه كرديد؟ ايا متوجه گذشته نه چندان دور كسانيكه هر روزه به

كمكشان ميشتابيد فكر كرديد؟ وايا بهتر نبود كه: این همه انرژی صرف نمی کرد و به جای رفع معلول ،

به مبارزه با علت می پرداخت ؟

دقيقا همانند فقيريست كه بجاي اينكه به او ماهيگيري ياد بدهيم هر روزه يك ماهي به ان شخص ميدهيم.

اين همه داستان سرايان" اين همه دانشمندان" اين همه اساتيد" و اين همه شعرا و اينده نگران

مخصوصا امروزه كه در دنياي مجازي اطرافمان يا همان اينترنت و ساده تر بگوييم دهكده

جهاني كه بدون شك حرفي نگفته باقي نمانده" چرا باز هم هر روزه بدون اينكه از گذشته تلخمان

تجربه كنيم و ياد بگيريم كه از سوراخي دو بار گزيده نشويم مجددا دچار گير كردن در باتلاق ميشويم؟

وقتي نگاه بيكي از وبلاگها ميكردم ديدم چه حرف زيبايي نوشته كه:

ايا اين همه عادلانه مينويسيم يك در صد انها را خود به ان عمل ميكنيم؟؟ اگر نه پس چرا وقتمان را به

هدر ميدهيم؟ يا شايد به زور ميخواهيم به ديگران بگوييم ما هم چيزي بلديم" قران كتابيست جامع و

كامل" اما باز هم ميبينيم كساني در مورد قران بحث ميكنند و قصد تفسيرش را دارند" مثال اينكه:

من آنم كه رستم بود پهلوان"

چند نفر سراغ داريم بجاي اينكه اين همه از دانشهاي به اثبات رسيده بحث كنند

از عملكردهاي شخصيشان بگويند؟ فقط حرف ميزنيم و حرف ميزنيم و حرف....چرا؟

ايا كسي ايراد كار را ميداند؟ اگر جوابي منطقي پيدا كرديد خواهش ميكنم پس مرا هم ياري كنيد.

از هر مادري ميپرسيم دخترت چگونه هست ميگويد نمونه اش در دنيا يافت نميشود.

حال اگر اينچنين هست پس اينهمه زنهاي بد از كجا پيدا ميشود؟ از خارج وارد ميكنند؟

اقا پسر جواني كه هنوز ازدواج نكرده ده ها گزينه براي تربييت بچه اينده اش ارائه ميدهد.

ولي بعد از ازدواجش ميبينيم با داشتن ده ها بچه هنوز يك گزينه تربيتي را اجرا نكرده چرا؟

اگر تربيت بچه مان را بيشتر از خود بچه دوست ميداشتيم" و اگر بجاي اينهمه از علوم به اثبات رسيده

فقط به چند تايش جامع عمل ميپوشانديم"اينهمه اشكالات روز مره ما را احاطه ميكرد؟

يادش گرامي باد سعدي ان بزرگ مرد تاريخ شعر:

دو صد گفته و نيم كردار نيست

بعد از اينهمه سال شعري زيباتر از اين پيدا ميشود؟

راستي شنيدي ميگن: گنه كرد در بلخ اهنگري = به شوشتر زدند گردن مسگري؟

بازم ميبيني يكي مياد اين مطالب رو ميخونه چون دلش از جايي ديگه پر بوده برام مينويسه بابا تو هم دلت

خوشه چي داري ميگي اخه" بهمين دليل هستش كه بيشتر پستهايي كه ميذارم اسمش رو ميذارم:

ره چنان رو كه رهروان رفتند.منظورم رهروان

هستش نه خود من" اگر يك راهي ميان بر پيدا كرديد منو هم خبر كنيد.

نه از مهر و نه از كين مينويسم

نه از كفر و نه از دين مينويسم

دلم خون است و مي دان اي برادر

دلم خون است ، از اين مينويسم

با ارزوي شادكامي براي همه دوستان خوبم

10 عادت بد خود را تغيير دهيد...

با تغيير دادن عادت‌هايتان مي‌توانيد به آساني به استرستان خاتمه دهيد! زيرا برخي از عادت‌ها هيچ تأثيري در حالت احساسي شما ندارند و اضطرابتان را افزايش مي‌دهند
در اينجا فهرستي از دشمنان خوشبختي‌ را در اختيارتان قرار مي‌دهيم.

1- دير از خواب برخاستن

آيا وقتي كه بايد ساعت 8 ‌سر كارتان
باشيد، يك ربع به 8 از خواب بلند مي‌شويد؟ زماني‌كه ساعت‌تان زنگ مي‌زند، قبل از برخاستن دست كم آن‌را 3 بار خاموش مي‌كنيد؟ در نتيجه در كمتر از 7‌دقيقه آماده مي‌شويد... دست از اين كار برداريد! پريدن از تختخواب شما را عصباني كرده و موجب استرس شديد و مضر مي‌شود!

توصيه‌: براي آنكه روزتان را با آرامش شروع كنيد، صبح‌ها وقت بيشتري را به‌خودتان اختصاص دهيد. چنانچه مربوط به مسئله روحي رواني مي‌شود و اينكه نمي‌توانيد زودتر از خواب بيدار شويد، ساعت زنگ‌دار را يك ربع جلو بكشيد!

2- عصباني شدن در راه‌بندان

هر روز صبح، زماني كه پشت فرمان هستيد به راننده‌هاي ناشي بد و بيراه مي‌گوييد و در راه بنداني كه تمامي ندارد عصباني مي‌شويد، درحالي‌كه امروز كار مهمي داريد، دير به سر كار خواهيد رسيد!

توصيه‌: چرا ماشين‌تان را در پاركينگ نمي‌گذاريد و از وسايل نقليه عمومي استفاده نمي‌كنيد؟ به اين ترتيب قادر خواهيد بود در طول مسير در آرامش كامل به مطالعه بپردازيد و وقت‌تان تا حدودي حفظ شود. چنانچه به‌شدت به ماشين وابسته هستيد، از صندلي‌هاي راحت استفاده كنيد و ايستگاه راديويي اتومبيلتان را روي يك شبكه آرام‌بخش و مورد علاقه تنظيم كنيد يا بهتر است به نوار كاستي كه در آن صداهاي طبيعت ضبط شده است گوش دهيد. جيك‌جيك پرندگان، آواي آبشار، هياهوي جنگل و صداي امواج براي آرامش مناسب هستند. فراموش نكنيد در راه بندان راننده‌اي كه جلوي شماست(و فردي هم كه جلوي او قرار دارد)در يك شرايط قرار دارند! فايده‌اي ندارد كه به رانندگان ديگر بد و بيراه بگوييد.

3- مرد ساندويچي

در ساعت ناهار، آن‌قدر كار روي سرتان ريخته كه به سرعت يك ساندويچ مي‌خريد و آن‌را جلوي كامپيوتر مي‌خوريد. علاوه بر مشكلات تغذيه‌اي كه اين عمل برايتان به همراه دارد، هيچ‌گاه وقتي براي يك استراحت واقعي براي خودتان درنظر نمي‌گيريد.

توصيه‌: به‌خودتان يك زنگ تفريح بدهيد! از محل كارتان دور شويد و يك غذاي كامل بخوريد. اگر از تنها غذا خوردن هراس داريد، با خودتان يك مجله برداريد. اين عمل براي كاهش فشار، ايده آل است. فراموش نكنيد كه طي روز 5 تا 10 دقيقه دست از كار بكشيد.

4- به دوش كشيدن همه كارها

زماني كه از شما مي‌خواهند كاري انجام دهيد، بلد نيستيد دست رد به سينه آنان بزنيد درحالي‌كه خودتان كارهاي زيادي براي انجام دادن داريد. در نتيجه بايد بدويد تا به همه كارها برسيد.

توصيه‌: نه گفتن را ياد بگيريد! مطمئنا با پذيرفتن همه كارها بايد بار مسئوليت آن‌را به دوش بكشيد و با اين عمل نشان مي‌دهيد فردي هستيد كه همه مي‌توانند روي شما حساب كنند. اما ديگر وقتي براي خودتان نداريد. درك كنيد كه سوپرمن نيستيد و در دراز مدت از پا در مي‌آييد!

5- نوشيدن روزي 10‌فنجان چاي

هر ساعت موجب آزار و اذيت مسئول آبدارخانه مي‌شويد. احساس مي‌كنيد كه اگر يك فنجان چاي در كنارتان نباشد نمي‌توانيد كار كنيد.

توصيه‌: مطمئنا چاي به شما كمك مي‌كند كه تمركز داشته باشيد. اما استفاده زياد آن فقط موجب عصبانيت شما مي‌شود! سعي كنيد به‌تدريج مصرفتان را كاهش دهيد و در عين حال چنانچه سيگاري هستيد از اين فرصت استفاده كرده و تعداد سيگارهايتان را كم كنيد.

6- عصباني شدن از تكنيك

قبول است، اين چهارمين باري است كه كامپيوترتان هنگ مي‌كند و برنامه‌اي كه روي آن كار مي‌كنيد از كار مي‌افتد و ناگهان عصباني مي‌شويد و اول از همه به مانيتور، به مهندسان كامپيوتر و در نهايت به زمين و زمان بد و بيراه مي‌گوييد!

توصيه‌: غر زدن، كامپيوتر شما را دوباره به راه نمي‌اندازد. به علاوه، هنگ كردن كامپيوتر اجتناب‌ناپذير است. زماني كه با كامپيوتر مشغول به كار هستيد، هر 5‌دقيقه همه كارهايتان را در كامپيوتر ثبت كنيد. اين عمل تا حدودي به شما آرامش خاطر مي‌بخشد.

7- دير خوابيدن

شب‌ها مدت زيادي را جلوي تلويزيون مي‌گذرانيد. تصميم نداريد به خواب عميقي فرو رويد. بدتر از آن اين است كه مي‌دانيد خسته هستيد و روز بعد به سختي از خواب بلند مي‌شويد.

توصيه‌: قبل از خواب وقت‌تان را به بطالت نگذرانيد! ساعت 10‌با يك كتاب خوب به رختخواب برويد.

8- هميشه باني مهرباني بودن

هر بار به هنگام تعطيلات آخر هفته يا تعطيلات تابستاني همان داستان هميشگي اتفاق مي‌افتد: اين شما هستيد كه بايد تصميم بگيريد به كجا برويد، براي سفر برنامه‌ريزي كنيد و چمدان‌ها را ببنديد و زماني كه به محل مورد نظر رسيديد، يك لحظه هم براي خودتان وقت نداريد! همه از شما مي‌خواهند كه منقل كباب را راه بيندازيد يا به‌دنبال نان برويد.

توصيه‌: 2ماه قبل از حركت وظايف را به‌طور مساوي بين همه تقسيم كنيد.

9- نگراني براي بچه‌ها

به محض آنكه بچه‌ها ديگر جلوي چشمانتان نباشند، نگران مي‌شويد. راه آسان آن است كه شب‌هايي كه قصد داريد به ميهماني برويد يك پرستار بچه بگيريد.

توصيه‌: فرزندانتان چه نزد پدر و مادرتان باشند يا نزد معلم‌شان، در جاي امني قرار دارند! بي‌دليل خود را نگران نكنيد! در ضمن، آنها بايد ياد بگيرند كه روي پاي خودشان بايستند! نبايد از شدت مراقبت و رسيدگي زياد به آنها فشار آوريد.

10- ترس از خانواده همسر

به محض آنكه براي ناهار يا شام بايد نزد پدر و مادر همسرتان برويد، همان داستان هميشگي اتفاق مي‌افتد! از 15‌روز قبل دچار استرس مي‌شويد و 15‌روز هم طول مي‌كشد تا خودتان را آرام كنيد زيرا پدر يا مادر همسرتان شما را مضطرب مي‌كنند.

توصيه‌: آيا بهتر نبود به جاي «خيال‌بافي» و سرهم كردن رنجي واهي واقعيت را ببينيد. والدين همسرتان نمي‌خواهند شما را زنده‌زنده بخورند و غذا خوردن با آنها آنطور كه شما فكر مي‌كنيد ناخوشايند نيست. مطمئنا گاه ممكن است تنشي به‌وجود آيد. اما بزرگسالان مسئول و بالغ نبايد سماجت كنند. بنابراين، دفعه بعد با خوشبيني و ديد مثبت نزد آنان برويد و خواهيد ديد كه همه چيز بهبود يافته و به‌خوبي پيش خواهد رفت.

20.راه برای تقویت و شارژ مغز ...

صرف‌ نظر از سن، جنسیت و ... اگر بخواهیم زندگی موفق‌تری داشته باشیم، باید از این گاو صندوق خاکستری استفاده بهتری کنیم. این توصیه‌های 20 گانه کمک ‌مان می کند قدر این گاو صندوق را بیشتر بدانیم.

 

مغز آدمیزاد فقط چند صد گرم است. اما با همین چند صد گرم، کلیدهای بسیاری از رازهای زندگی گشوده شده است و می‌شود؛ معماهایی که حتی تصور حل‌شدن‌شان سخت است. این جسم خاکستری می‌تواند بزر‌گ‌ترین موفقیت‌ها و توانایی‌ها را برای رویایی با سختی‌ها در ما ایجاد کند.

 

با این حال، خیلی از ما به این قدرت واقف نیستیم و از این پتانسیل فوق‌العاده استفاده مطلوبی نمی‌کنیم.

 

با این همه و صرف‌نظر از سن، جنسیت، مذهب و اعتقادتان، اگر بخواهیم زندگی موفق‌تری داشته باشیم، باید از این گاو صندوق خاکستری استفاده بهتری کنیم. این توصیه‌های 20 گانه  قرار است کمک ‌مان کند قدر این گاوصندوق را بیش از پیش بدانیم.

 

1.نفس عمیق بکشید

هوای بیشتر یعنی اکسیژن بیشتر در خون و اکسیژن بیشتر در خون یعنی به کار افتادن موتور مغز. هوا به اندازه کافی در اطراف همه ما وجود دارد، کافی است بینی خود را باز کنید و شش‌های‌تان را پر از هوا کنید. چند نفس عمیق می‌تواند علاوه بر روشن کردن موتور مغز به شما آرامش ببخشد و کمک کند در فضای مناسب‌تری فکر کنید.

 

2.تمرکز را یاد بگیرید

فکر نکنید قرار است کار خیلی سختی انجام بدهید. کافی است همین الان چشم‌های‌تان را ببندید و تمام حواس‌تان را بدهید به تنفس‌تان. عضله‌های‌تان را در حالت انقباض قرار دهید و بعدش کم‌کم با بیرون دادن هوا، این عضله‌ها را از همدیگر باز کنید. وقتی ذهن شما بین مسایل مختلف سرگردان است، نمی‌تواند درست کار کند؛ در حالی که 5 یا 10 دقیقه تمرکز می‌تواند شما را آرام کند و ذهن شما را از گرد و غبارهای سرگردان پاک کند و شما را آماده کند برای تفکر کردن درست.

 

3.درست بنشینید و دل‌تان را بدهید به محاسبات ذهنی

این عمل را با چند بار در روز انجام دادن برای خودتان تبدیل به عادت کنید. وقتی که توی اتوبوس، محل کار و در صف انتظار بی‌کار هستید، شروع کنید به جمع، تفریق، ضرب و تقسیم اعداد. اگر جذر بلدید، جذر بگیرید یا روزی یک اتحاد ریاضی را برای خودتان دوره کنید. شاید بگویید من از ریاضی در زمان مدرسه هم متنفر بودم، حالا چه ‌طور این کار را بکنم؟ نمی‌دانم چه‌طور اما با این کار ذهن‌تان را ورزش می‌دهید و آماده تجزیه و تحلیل مسایل می‌کنید.

 

تا حالا شده احساس کنید ذهن‌تان قفل کرده و تبدیل به یک تکه سنگ شده که همه دارایی‌تان ( منظور دارایی ذهنی است ) را درون خودش ضبط کرده... خب! اگر زیاد دچار این حالت می‌شوید، خاطرات کودکی را کنار بگذارید و با درس ریاضی صلح کنید. می‌توانید از عملیات‌ ساده شروع کنید و بعد از مدتی از تاثیر این کار بر قوای فکری‌تان متحیر شوید!

 

4.فسفر و ویتامین B6 را به خاطر بسپارید

در تحقیقات آزمایشگاهی ثابت شده است که برای بالا بردن میزان هوشیاری، ویتامین B6 و فسفر نقش مهمی دارند. آنها ارتباط بین سلولی را فعال می‌کنند. بر میزان رشد سلول‌ها اثر می‌گذارند و سلول‌ها را برای فعالیت آماده می‌کنند. به زبان دیگر این دو می‌توانند به قدرت ذهن شما کمک کنند، در حالی که عوارض جانبی این دو تا به امروز ثابت نشده است.

 

5.به حل مساله عادت کنید

همه ما در زندگی‌‌مان مشکل داریم. این جمله به خودی خود خیلی زیبا و آرامش‌دهنده است اما خیلی هم احمقانه است، چرا که زندگی کردن با مشکلات مثل راه رفتن در یک ساحل سنگی با پای برهنه می‌ماند. وقتی مشکلی هست، یعنی باید راه‌حلی هم باشد و راه حل از ذهن شما زاییده می‌شود؛ ذهنی که قدرت حل کردن مسایل را دارد اما ما با تنبلی و فلسفه‌های پوچ و بیهوده ساختن -چیزی شبیه جمله بالا- از آن می‌گذریم. اگر می‌‌خواهید زندگی بهتری داشته باشید، روی حل مشکلات تمرکز کنید؛ نه زندگی با مشکلات.

 

6.اوقات مرده‌تان را احیا کنید

شاید بگویید این موضوع چه ربطی دارد به پرورش قوای ذهنی؟! خب، تصور کنید در یک اتاق انتظار هستید یا در حال جمع و جور کردن وسایل اتاق. آیا ذهن شما خاموش است؟ یعنی فقط به باز شدن در اتاق فردی می‌اندیشید که منتظرش هستید و یا تنها در ذهن‌تان لباس‌های‌تان را نظم و ترتیب می‌دهید؟ بدون شک این طور نیست. شما در حال فکر کردن هستید و متاسفانه خیلی وقت‌ها در حال مرور حرف‌های دیگران؛ و این یعنی اتلاف وقت! در حالی که با گوش کردن به یک نوار زبان یا یک کتاب صوتی می‌توانستید مغزتان را در جهت مثبت حرکت بدهید. شما در هر سال، حداقل 200 ساعت را در ماشین می‌گذرانید. فکر نمی‌کنید در این 200 ساعت می‌توانید حداقل چند آلبوم موسیقی، کتاب صوتی و... گوش کنید؟

 

7.زبان یاد بگیرید

تحقیق‌های مختلف نشان داده است که یادگیری یک زبان جدید می‌تواند عمر فعالیت ذهنی‌ را بالا ببرد؛ می‌تواند دریچه نگاه را عوض کند و این می‌تواند یک تمرین عالی برای ذهن به خواب رفته خیلی از ما باشد.

 

8.رزماری استشمام کنید

استشمام بوی گیاه رزماری می‌تواند باعث تمرکز شود و این چیزی است که تجربه بسیاری از افراد به علاوه تحقیقات بر آن صحه گذاشته است. امتحان کنید! رزماری در قفسه ادویه آشپزخانه خیلی از خانه‌ها پیدا می‌شود.

 

9.آگاهی را تمرین کنید

کلمه و حالت مقابل تمرکز کردن، گیج زدن است. شما وقتی تمرکزتان را از دست می‌دهید گاهی قادر به انجام دادن کارهای خیلی عادی خود هم نیستید؛ مثلا یک روز برای پارک ماشین‌تان دچار مشکل می‌‌شوید و هر کاری می‌کنید نمی‌توانید یک پارک ساده را انجام بدهید. چرا؟ چون ذهن شما مغشوش است و نمی‌تواند تجزیه و تحلیل‌های درست داشته باشد.

 

باید یاد بگیرید چگونه ذهن شلوغ‌تان را که مدام به هر طرف سرکی می‌کشد، متوقف کنید. موضوعی را که باعث این به هم ریختگی شده است را پیدا کنید.

 

گاهی دلیل این اغتشاش ذهنی شما خیلی پیش پا افتاده است. شما در ذهن‌تان به دنبال یک شماره تلفن می‌گردید یا ذهن‌تان مشغول این قضیه شده که چک شما پاس شده یا نه؟ یا حقوق‌تان واریز شده؟ همین اغتشاش‌های کوچک گاه باعث مصیبت‌های بزرگ می‌شود چون جلوی دید درست مغزتان، یعنی همان گاوصندوق خاکستری ارزشمندتان، را می‌گیرد و آن را تیره و تار می‌کند.

 

10.نوشتن را جدی بگیرید

نوشتن به دلایل بسیاری برای فعالیت ذهنی شما مفید است. با نوشتن می‌توانید به ذهن‌تان بگویید چه چیزی مهم است، چه کاری را باید انجام بدهید، چه کاری را می‌توانید به آینده واگذار کنید و گاهی احساس واقعی‌تان را بروز بدهید. داشتن یک دفترچه کارهای روزانه خیلی مهم است. فرقی هم نمی‌کند شما اهل نوشتن حساب و کتاب ریاضی در آن باشید، شعر بنویسید، برنامه فردای‌تان را یادداشت کنید، داستانی را بنویسید یا نقل‌قولی را. نوشتن در هر شاخه‌ای که باشد می‌تواند ذهن شما را رشد دهد.

 

11.موتزارت گوش کنید

نتیجه تحقیقی در دانشگاه کالیفرنیا نشان داده است بچه‌هایی که در حال آموزش پیانو هستند و یا به هر حال، ساز دیگری دارند؛ در حل معما بهتر از بچه‌های دیگری هستند که کلا با موسیقی رابطه‌ای ندارند و هنگامی که تستی از آنها گرفته شده، بچه‌های گروه موسیقی درصد هوشی‌شان 80 درصد بالاتر از بچه‌های دیگری بود که به کل با موسیقی رابطه‌ای نداشتند.

 

در یک تحقیق و بررسی دیگر هم به 36 دانش‌آموز در سه مرحله تست‌های روان داده شد و قبل از اولین تست یکی از سونات موتزارت پخش شد. قبل از تست دوم یک موسیقی آرام و قبل از تست سوم هیچ موسیقی پخش نشد. نتیجه جالب بود. میانگین نمرات افراد در اولین تست: 119، دومین: 111 و سومین: 110 بود، یعنی گوش دادن به موسیقی موتزارت چیزی حدود 9 نمره روی بچه‌ها تاثیر گذاشته بود.

 

12.حس ششم‌تان را تقویت کنید

داشتن حس ششم یکی از مهم‌ترین قدرت‌های ذهنی است. آدم‌های بزرگ بسیاری دلیل موفقیت‌شان را در اعتماد کردن به این احساس می‌دانستند. افرادی مثل اینشتین که به این قدرت خود باور داشته‌اند. ساده از کنار این حس نگذرید. اگر فکر می‌کنید ذهن‌تان در حال گوشزد کردن مطلبی به شماست، آن را جدی بگیرید.

 

13.موذی‌های آلرژی‌زا را بشناسید

اطراف‌تان را به دقت زیر نظر داشته باشید و مواد غذایی‌ای را که برای شما مشکل ایجاد می‌کنند، بشناسید. بیماری‌های گوارشی می‌تواند تاثیر زیادی روی فعالیت مغزی شما داشته باشد و خلل در فعالیت مغز؛ یعنی آدمی که مدام گیج می‌زند و به در و دیوار می‌خورد و نمی‌تواند درست عمل کند.

 

14.قدرت خواب را دست‌کم نگیرید

مدت زمانی که باید در طول شبانه‌روز بخوابید به طور متوسط 7 ساعت است اما آنچه مهم‌تر از کمیت زمان خواب است، کیفیت خواب است. گاهی 10 ساعت خوابیده‌اید اما خسته و کسل هستید و گاهی تنها 3 ساعت خوابیده‌اید اما نه احساس خواب‌آلودگی دارید، ‌نه خستگی! اگر خواب راحتی ندارید، حتما به دنبال حل مشکل باشید چون خواب بد مساوی است با گریپاژ کردن موتور مغز.

 

نکته مهم دیگری هم که بسیاری از محققان به اهمیت آن اشاره می‌کنند، خواب کوتاه عصرگاهی است! یک چرت سبک می‌تواند مغز شما را برای ادامه روز شارژ کند. بهتر است کمی دور از چشم همکارها گاهی سرتان را روی میز بگذارید و...

 

15.تاثیر کافئین را روی خودتان آزمایش کنید

درباره کافئین و تاثیرات آن روی قدرت ذهن هم بررسی‌های زیادی انجام گرفته است. این بررسی‌ها دو گروه را کاملا از هم متمایز کرده‌اند؛ گروهی که کافئین باعث هوشیاری بیشترشان می‌شود و گروهی که کافئین، آنها را دچار کرختی و سردرد می‌کند.

 

شما با توجه به خصوصیات خودتان می‌توانید کافئین را مورد استفاده قرار بدهید اما بسیاری از تحقیق‌ها در این نقطه با هم موافق هستند که کافئین در زمان کوتاه مثبت‌ و در بلندمدت روی فعالیت ذهنی بی‌اثر است.

 

16.از مصرف قندها بکاهید

کربوهیدرات‌ها می‌توانند در فعالیت ذهنی شما اختلال ایجاد کنند تا جایی که به شکر صفت افسرده‌کننده داده‌اند؛ به طور مثال بررسی‌ها درباره انسولین نشان داده وقتی انسولین وارد رگ می‌شود، موجب انقباض ر‌گ‌ها و عدم خون‌رسانی درست می‌شود. این موارد را هم به شکر و اثرات منفی‌اش اضافه کنید: پاستا، نان سفید، چیپس‌های سیب‌زمینی!

 

17.تندخوانی را یاد بگیرید

برخلاف خیلی از باورها، بیشتر ذخیره‌های ذهنی ما همان‌هایی هستند که در زمان کوتاه‌تری خوانده شده‌اند. تلاش کردن برای کوتاه کردن زمان یادگیری - به نوعی تندخوانی و تندفهمی- سرعت ذهن را بالا می‌برد.

 

18.ورزش کنید

بررسی‌ها نشان داده است که بعد از 10 دقیقه ورزش ایروبیک فعالیت ذهنی سرعت بیشتری می‌گیرد. اگر احساس می‌کنید ذهن‌تان خسته شده از جای‌تان بلند شوید و تنها 10 دقیقه پیاده‌روی کنید و یا حداقل درجا بزنید.

 

19.با دوست‌خیالی‌تان حرف بزنید

حتما با خواندن دو کلمه " دوست‌خیالی " خنده‌ای به لب‌تان آمده چون یاد کودکی و دوست‌های خیالی‌تان افتاده‌اید.

 

بعد از مرور این خاطره جالب است بدانید صحبت کردن و راه‌حل گرفتن از دوست خیالی می‌تواند راه خوبی باشد برای انتقال اطلاعات از ذهن ناخودآگاه به خودآگاه. برای رسیدن به این حالت - اگر این عادت را سال‌ها است ترک کرده‌اید- خودتان را در حالت مکالمه با فردی قرار دهید که بسیار باهوش و فهمیده است.

 

از او سوال بپرسید و خوب به راه‌حل‌هایش گوش کنید! تعجب نکنید؛ مغز شما در حال جواب دادن به شما است!

 

20.نکته‌برداری کنید

وقتی در حال یادگیری هستید،‌ یادداشت‌برداری کنید و بعد از تمام شدن برنامه در مقابل جمله‌هایی که نوشته‌اید یک " چرا؟ " بگذارید و سعی کنید به آنها جواب بدهید؛ آنها را رد کنید یا برای قبول کردن‌شان دلیل بیاورید. با این کار در درجه اول باعث ثابت شدن مطلب در ذهن‌تان و در درجه دوم باعث بالا رفتن قدرت تحلیل خودتان می‌شوید.