موسیقی...

موسیقی، به هر نوا و صدایی گفته می‌شود که شنیدنی و خوش‌آیند باشد و انسان

یا موجودات زنده را دچار تحولی کند. موسیقی بیان احساسات انسان است به

وسیله اصوات. موسیقی هنری است دارای نوا و سکوت.

واژه موسیقی از واژه‌ای یونانی و گرفته شده از کلمه Mousika و مشتق از کلمه

 Muse می‌باشد که نام رب النوع حافظ شعر و ادب و موسیقی یونان باستان

می‌باشد.

موسیقی را هنر بیان احساسات به وسیله آواها گفته‌اند که مهم‌ترین عوامل آن صدا

و ریتم هستند و همچنین دانش ترکیب صداها به گونه‌ای که خوش آیند باشد و سبب

انبساط و انقلاب روان گردد نیز نامیده می‌شود.


پیشینیان موسیقی را چنین تعریف کرده‌اند: معرفت الحان و آنچه التیام الحان بدان بود

و بدان کامل شود. ارسطو موسیقی را یکی از شاخه‌های ریاضی می‌دانسته و

فیلسوفان اسلامی نیز این نظر را پذیرفته‌اند، همانند ابن سینا که در بخش ریاضی

کتاب شفا از موسیقی نام برده‌است ولی از آنجا که همه ویژگی‌های موسیقی مانند

ریاضی مسلم و غیرقابل تغییر نیست، بلکه ذوق و قریحه سازنده و نوازنده هم در آن

دخالت تام دارد، آن را هنر نیز می‌دانند. در هر صورت موسیقی امروز دانش و هنری

گسترده‌است که دارای بخش‌های گوناگون و تخصصی می‌باشد.

صدا در صورتی موسیقی نامیده می‌شود که بتواند پیوند میان اذهان ایجاد کند و مرزی

از جنس انتزاع آن را محدود نکند.

انتزاع یکی از روش های معمول در ادبیات است. شاعران از انتزاع برای پنهان کردن منظور خود استفاده می کنند. وقتی شاعری انتزاع در شعر خود به کار می برد به دلیل ابهامی که در شعر به وجود می آید منظور اصلی شاعر بر خواننده شعر مشخص نمی شود و در این حالت شعر دارای چند معنی و تفسیر خواهد شد. بیشتر شعرا برای سرودن اشعار سیاسی از انتزاع استفاده می کنند.

جلوگیری از پخش موزیک در داخل وبلاگها...

یکی از قابلیت‌هایی که مدیران بسیاری از وبلاگ‌ها برای جذاب کردن وبلاگ خود استفاده می‌کنند افزودن یک آهنگ به محیط وبلاگشان است. اما این موضوع ممکن است به مذاق کلیه بازدیدکنندگان خوش نیاید. به ویژه کاربرانی که از سرعت کم اتصال استفاده می‌کنند پخش اتوماتیک آهنگ در وبلاگ مورد بازدید، مقدار زیادی از پهنای باند آنها را اشغال می‌کند و در نتیجه باعث کند شدن سرعت اینترنت می‌شود. در صورتی که شما نیز از این دسته از کاربران هستید می‌توانید با استفاده از این ترفند جلوی پخش موزیک را در وبلاگهایی که توسط مرورگر اینترنت اکسپلورر بازدید میکنید، بگیرید.

 

بدین منظور

Internet Explorer را باز کنید.

از منوی Tools به Internet Options بروید.

حال به تب Advanced رفته و تیک گزینه Play sounds in web pages را بردارید.

تمام پنجره‌ها را OK کرده و خارج شوید.

خرمالو؛ سرشار از ویتامین A...



توصیحات در ادامه مطلب:
ادامه نوشته

چند حكايت از پائولوكوئيلو ...

رام كنندگان حيوانات سيرك براي مطيع كردن فيلها از ترفند ساده اي استفاده مي كنند.زماني كه حيوان هنوز بچه است، يكي از پاهاي او را به تنه درختي مي بندند. حيوان جوان هر چه تلاش مي كند نمي تواند خود را از بند خلاص كند اندك اندك اين عقيده كه تنه درخت خيلي قوي تر از اوست در فكرش شكل مي گيرد.وقتي حيوان بالغ و نيرومند شد ،كافي است شخصي نخي را به دور پاي فيل ببندد و سر ديگرش را به شاخه اي گره بزند. فيل براي رها كردن خود تلاشي نخواهد كرد

پاي ما نيز ، همچون فيلها،اغلب با رشته هاي ضعيف و شكننده اي بسته شده است ، اما از آنجا كه از بچگي قدرت تنه درخت را باور كرده ايم، به خود جرات تلاش كردن نمي دهيم،

 غافل از اينكه براي به دست آوردن آزادي ، يك عمل جسورانه كافيست

 

شهسواري به دوستش گفت: بيا به كوهي كه خدا آنجا زندگي مي كند برويم.ميخواهم ثابت كنم كه او فقط بلد است به ما دستور بدهد، وهيچ كاري براي خلاص كردن ما از زير بار مشقات نمي كند ديگري گفت:موافقم ..اما من براي ثابت كردن ايمانم مي آيم

وقتي به قله رسيدند ، شب شده بود. در تاريكي صدايي شنيدند:سنگهاي اطرافتان را بار اسبانتان كنيد وآنها را پايين ببريد

شهسوار اولي گفت: مي بيني؟ بعداز چنين صعودي ،از ما مي خواهد كه بار سنگين تري را حمل كنيم.محال است كه اطاعت كنم

ديگري به دستور عمل كرد. وقتي به دامنه كوه رسيد، هنگام طلوع بود و انوار خورشيد، سنگهايي را كه شهسوار مومن با خود آورده بود،روشن كرد. آنها خالص ترين الماس ها بودند.

مرشدمي گويد:تصميمات خدا مرموزند،اما همواره به نفع ما هستند

پرتو اين كـوكب رخـشان نگر ...

 سلام

روز ميلاد امام هشتم شيعيان را به همه شما دوستان عزیزم تبریک و تهنیت میگم.

به امید یه نگاه آقا...

آشنایی بیشتر با امام رضا در ادامه مطلب:

ادامه نوشته

بلوتوث چيست ؟


 

بلوتوث چيست ؟کاربرد ها و مصارف bluetooth در ادامه مطلب:

ادامه نوشته

کم کردن حجم تصاویر...

 

همیشه بزرگ بودن تصاویر و زیاد بودن حجم آنها برای استفاده از آنها خصوص در وب پیج ها

یک مشکل اساسی است. برای اینکار به جای استفاده از برنامه های سنگینی مثل فتوشاپ

میتوان از برنامه  Paint ویندوز استفاده کرد.

بقیه در ادامه مطلب:

ادامه نوشته

پائیز...

صبح زیبای همگی به خیر و شادی

پاییز یا خَزان نام یکی از چهار فصل سال است.

پاییز از نظر ستاره‌شناختی بین دو نقطهٔ اعتدال پاییزی و انقلاب زمستانی است. از نظر گاهشماری هجری خورشیدی، در روز یکم مهر آغاز می‌شود و تا پایان آذر ادامه می‌یابد.

بر پایه تقویم میلادی فصل پاییز در اصل در نیمکره شمالی جهان در حدود ۲۳ سپتامبر (۱ مهر) و در نیمکره جنوبی پیرامون ۲۱ مارس (۱ فروردین) آغاز می‌شود. زمان پایان آن در نیمکره شمالی ۲۱ دسامبر (۳۰ آذر) و در نیمکره جنوبی ۲۱ ژوئن (۳۱ خرداد) است.

هرچند بخاطر مسائل عملی آغاز پاییز را در تقویم‌ها اول سپتامبر در نیمکره شمالی و اول مارس در نیمکره جنوبی قرار داده‌اند. پایان آن را نیز به ترتیب اول دسامبر و اول ژوئن مقرر کرده‌اند.

به هنگام پاییز بسیاری از انواع گیاهان برگ‌های خود را از دست می‌دهند و به اصطلاح خزان می‌کنند. دمای هوا نیز در فصل پاییز تا اندازه زیادی پایین‌تر از تابستان است. در پاییز، روزها کوتاه تر و شب ها طولانی تر می شوند. در بخش هایی از جهان در این فصل میزان بارش زیاد تر می شود.

کلمه انگلیسی autumn (پاییز) از کلمه فرانسوی "automne" گرفته شده است و استفاده از آن برای نام این فصل از قرن شانزدهم میلادی رایج شد. نام fall هم که در آمریکای شمالی برای این فصل استفاده می شود احتمالاً از عبارت fall of the leaves (برگ ریزان) گرفته و خلاصه شده است.

روز اعتدال پاییزی را در ایران از دیرباز جشن می‌گرفته‌اند. این جشن که در روز مهر از ماه مهر برگزار می‌شود جشن مهرگان نام دارد.

کسی که هزار سال زیسته بود...

 

دو روز مانده به پایان جهان. تازه فهمید که هیچ زندگی نکرده است تقویمش پر شده بود و تنها دو روز،تنها دو روزخط نخورده باقی بود پریشان شد و آشفته و عصبانی نزد خدا رفت ، تا روزهای بیشتری از خدا بگیرد. داد زد و بد و بیراه گفت.

 خدا سکوت کرد. جیغ کشید و جار و جنجال به راه انداخت. خدا سکوت کرد. آسمان و زمین را به هم ریخت. خدا سکوت کرد. به پروپای فرشته ها و انسان پیچید. خدا سکوت کرد. کفر گفت و سجاده دورانداخت. خدا سکوت کرد. دلش گرفت و گریست و به سجاده افتاد. خدا سکوتش را شکست و گفت:

 عزیزم اما یک روز دیگر هم رفت تمام روز را به بد و بیراه و جار و جنجال از دست دادی ،تنها یک روز دیگر باقی است.بیا و حداقل این یک روز را زندگی کن. لابه لای هق هقش گفت: اما با یک روز؟چه کار می توان کرد؟ خدا گفت: آن کس که لذت یک روز زیستن را تجربه کند، گویی که هزار سال زیسته است و آنکه امروزش را در نمی یابد، هزارسال هم به کارش نمی آید.

و آنگاه سهم یک روز زندگی را در دستانش ریخت و گفت: حالا برو زندگی کن. او مات و مبهوت به زندگی نگاه کرد که در گوی دستانش می درخشید. اما می ترسید حرکت کند، می ترسید راه برود، می ترسید.زندگی از لای انگشتانش بریزد. قدری ایستاد. بعد با خودش گفت: وقتی فردایی ندارم، نگه داشتن این یک روز چه فایده ایی دارد؟بگذار این مشت زندگی را مصرف کنم. آن وقت شروع به دویدن کرد.

 زندگی را به سرو رویش پاشید. زندگی را نوشید و زندگی را بویید و چنان به وجد آمد که دید می تواند تا ته دنیا برود. می تواند بال بزند او در آن یک روز، آسمان خراشی بنا نکرد، زمین را مالک نشد، مقامی بدست نیاورد ، اما در همان یک روز دست بر پوست درخت کشید، روی چمن خوابید کفش دوزکی را تماشا کرد، سرش را بالا گرفت و ابرها را دید و به آن ها که او را نمی شناختند سلام کرد و برای آنها که دوستش نداشتند و بقول ننه مرجان چشم دیدن او را نداشتند از ته دل دعا کرد. او در همان یک روز

 آشتی کرد و خندید و سبک شد. لذت برد و شرمسار شد و بخشید و عاشق شد و عبور کرد و تمام شد او در همان یک روز زندگی کرد و فرشته ها در تقویم خدا نوشتند:

امروز او درگذشت، کسی که هزار سال زیسته بود...

از دکتر علی شریعتی

 

گلشيفته و افتخاراتش


با سلام

همه ما ميدانيم كه هنر پيشه هايي باقابليتهاي خيلي بيشتراز سركارخانم

 گلشيفته فراهاني هستند. بنظر من هيچ فخر فروشي ندارد كه خانم

فراهاني و خانواده اش اين را افتخاري بداند كه گلشيفته را يك هنرپيشه

هاليوود معرفي كردند.

او  در همچين موقعييتي كه ايران و ايراني به چشم امريكائيان بد جا افتاده
 
از نام ايران استفاده كرده و اگر او يك ايراني نمي بود  هر گز اينهمه

 سر و صدا نميكرد و عكسش را بر روي جلد مجلات امريكايي بچاپ
 
نميرساندند.

راه دور نميرويم آيا پدر  سركار خانم فراهاني آقا ي بهزاد فراهاني

با اينهمه سابقه بازيگري  قابليتهاي بيشتري نداشت؟

آيا اينهمه هنرمنداني كه در زمان جنگ قرار را بر فرار ترجيح دادند

و بما اينهمه اميد دادند قابليت بيشتري نداشتند؟

اگر بخواهيم همه اين هنرمندان نامي را نام ببريم وقت زيادي تلف خواهد

شد همينقدر بگويم كه مردم ما آگاه تر از اين هستند كه عكس يك هنر مند

را بر روي مجله آمريكايي و اروپايي ديدن افتخار نيست" اگر هدف ارائه و

اشاعه فرهنگ ايرانيست راههاي بهتر و ديگري نيز وجود داشت كه 

افتخارش منحصر به فرد نباشد بلكه همه ايرانيان آن حركت را افتخار
 
خويش بدانند.

وچه زود مردم همه چيز را از ياد ميبرند" بازي كردن با گروهي و با اين طرز

فكر كه يكسال نمي شود  فيلم سيصد را ساخته بودند.چرا دم از شيعه
 
بودن ميزنيد؟

آيا حتما بايد با يك سيخ انهم بطور مستقيم به چشممان فرو ببرند


تا بدانيم با چه گروهي طرفيم؟

بهر حال نوشتن اين مطلب از من بوده و نظر دهي با شما دوستان

فقط خواهش ميكنم با عقل و تدبير بينديشيد نه با احساسات خويش.
 
و بايد بدانيم اين  نام ايران عزيز است كه افتخار فرد فرد  ماست
 
 همين و بس..

منتظر نظرهاي زيبايتان هستم..باباي

بهشت زير پاي مادران است